آسودگی
licenseمعنی کلمه آسودگی
معنی واژه آسودگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آرامش، آسايش، استراحت، راحت، فراغبالي، فراغت | ||
متضاد | اضطراب، تشويش، دغدغه | ||
انگلیسی | relief, tranquility, convenience, comfort, ease, leisure, repose, vacation, tranquillity, self -esteem | ||
عربی | راحة، إعفاء، ارتياح، مساعدة، غوث، تخفيض، تضاريس، إنقاذ، إسعاف، عون، فرج، تحرير، نجدة، بروز، ترويح، إعانة نجدة، مساعدة إجتماعية، النحت النافر، وضوح المعالم، اِرتِياح | ||
ترکی | konfor | ||
فرانسوی | confort | ||
آلمانی | komfort | ||
اسپانیایی | comodidad | ||
ایتالیایی | comfort | ||
مرتبط | تسکین، کمک، راحتی، جبران، برجستگی، اسودگی، ارامش، سکون، اسایش خاطر، تسهیلات، مایه تسلی، اسایش، سهولت، سادگی، اسانی، فرصت، مجال، تن اسایی، وقت کافی، سامان، مرخصی، تعطیل، بی کاری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آسودگی" در زبان فارسی به معنی آرامش و عدم نگرانی است. در مورد قواعد نوشتاری و نگارشی این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
به طور کلی، کلمه "آسودگی" به عنوان یک مفهوم آرامشبخش در زبان فارسی به کار میرود و در نوشتار و گفتار باید با دقت و به شیوهای صحیح به کار گرفته شود. | ||
واژه | آسودگی | ||
معادل ابجد | 101 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'āsudegi | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | (دِ)(حامص .) | ||
آواشناسی | 'Asudegi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آسودگی | ||
پخش صوت |
آرامش،آرامي،نرمي کلمه "آسودگی" در زبان فارسی به معنی آرامش و عدم نگرانی است. در مورد قواعد نوشتاری و نگارشی این کلمه، نکات زیر قابل توجه است: املا: کلمه "آسودگی" به صورت درست و بدون فاصله نوشته میشود. نقطهگذاری: اگر این کلمه در وسط جمله استفاده شود، نقطهگذاریهای مناسب پیش و پس از آن باید رعایت شود. به عنوان مثال: "او در زندگی خود آسودگی را پیدا کرد." صرف و نحو: "آسودگی" یک اسم و غیرقابل صرف است. به عبارت دیگر، این کلمه به تنهایی استفاده میشود و نیازی به تغییر فرم ندارد. به کارگیری: این کلمه معمولاً در جملات توصیفی و برای بیان احساسات یا وضعیت شخصی به کار میرود. به طور کلی، کلمه "آسودگی" به عنوان یک مفهوم آرامشبخش در زبان فارسی به کار میرود و در نوشتار و گفتار باید با دقت و به شیوهای صحیح به کار گرفته شود.
آرامش، آسايش، استراحت، راحت، فراغبالي، فراغت
اضطراب، تشويش، دغدغه
relief, tranquility, convenience, comfort, ease, leisure, repose, vacation, tranquillity, self -esteem
راحة، إعفاء، ارتياح، مساعدة، غوث، تخفيض، تضاريس، إنقاذ، إسعاف، عون، فرج، تحرير، نجدة، بروز، ترويح، إعانة نجدة، مساعدة إجتماعية، النحت النافر، وضوح المعالم، اِرتِياح
konfor
confort
komfort
comodidad
comfort
تسکین، کمک، راحتی، جبران، برجستگی، اسودگی، ارامش، سکون، اسایش خاطر، تسهیلات، مایه تسلی، اسایش، سهولت، سادگی، اسانی، فرصت، مجال، تن اسایی، وقت کافی، سامان، مرخصی، تعطیل، بی کاری