بابا
licenseمعنی کلمه بابا
معنی واژه بابا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اسم، اب، پدر، والد، شخص، كس ، فلاني، مردك ، يارو، طرف، فلاني ، بزرگ ، پير، پيرمرد ، پير، مرشد، مراد ، خدمتكار ، خدمتگزار | ||
متضاد | ام، مادر، مام پيرزن، ننه 1- پير، مرشد، مراد 2- خدمتكار 3- خدمتگزار | ||
انگلیسی | dad,daddy,father,pa,baba,papa,grandpa,pal | ||
عربی | أب | ||
ترکی | baba | ||
فرانسوی | papa | ||
آلمانی | papa | ||
اسپانیایی | papá | ||
ایتالیایی | papà | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بابا" در زبان فارسی به عنوان یک اسم و اصطلاح محبتآمیز برای اشاره به پدر یا شخصیتهای بزرگتر به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری در استفاده از این کلمه اشاره میکنیم:
استفاده از کلمه "بابا" بستگی به موقعیت و زمینهٔ مورد نظر دارد و میتواند در موقعیتهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. | ||
واژه | بابا | ||
معادل ابجد | 6 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | bābā | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹باب› | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | bAbA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بابا | ||
پخش صوت |
پيرمرد کامل، پدر کلمه "بابا" در زبان فارسی به عنوان یک اسم و اصطلاح محبتآمیز برای اشاره به پدر یا شخصیتهای بزرگتر به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری در استفاده از این کلمه اشاره میکنیم: استفاده به عنوان اسم: نقطهگذاری: برجستهسازی: ضمیرها و شکلهای دیگر: استفاده از کلمه "بابا" بستگی به موقعیت و زمینهٔ مورد نظر دارد و میتواند در موقعیتهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد.
اسم، اب، پدر، والد، شخص، كس ، فلاني، مردك ، يارو، طرف، فلاني ، بزرگ ، پير، پيرمرد ، پير، مرشد، مراد ، خدمتكار ، خدمتگزار
ام، مادر، مام پيرزن، ننه
1- پير، مرشد، مراد
2- خدمتكار
3- خدمتگزار
dad,daddy,father,pa,baba,papa,grandpa,pal
أب
baba
papa
papa
papá
papà