بادام
licenseمعنی کلمه بادام
معنی واژه بادام
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | almond | ||
| عربی | لوز | ||
| ترکی | badem | ||
| فرانسوی | amandes | ||
| آلمانی | mandeln | ||
| اسپانیایی | almendras | ||
| ایتالیایی | mandorle | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بادام" یکی از نام‌های لطیف و زیبا در زبان فارسی است که به میوه‌ای مغزدار و محبوب اشاره دارد. در زیر به بعضی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:
با رعایت این نکات میتوانید به‌طور مؤثری از کلمه "بادام" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | بادام | ||
| معادل ابجد | 48 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | bādām | ||
| نوع | اسم | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [پهلوی: vātām] | ||
| مختصات | ( اِ.) | ||
| آواشناسی | bAdAm | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی بادام | ||
| پخش صوت | |||
- 1 درختي از تيره ء گل سرخيان کلمه "بادام" یکی از نام‌های لطیف و زیبا در زبان فارسی است که به میوه‌ای مغزدار و محبوب اشاره دارد. در زیر به بعضی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود: نحوه نگارش: کلمه "بادام" باید به‌طور صحیح و بدون غلط املایی نوشته شود. جنس کلمه: "بادام" یک اسم است و جنس آن مذکر است. جمع‌سازی: جمع "بادام" به‌صورت "بادام‌ها" یا "بادام‌های" (معنای بیشتر) نوشته می‌شود. همچنین می‌توان از صفت "بادامی" برای اشاره به ویژگی‌ها و محصولات مرتبط با بادام استفاده کرد. کاربرد در جملات: جدا کردن یا نوشتن به هم: در جملاتی که "بادام" همراه با صفات یا کلمات دیگر است، از قواعد نگارشی مانند ویرگول و فاصله‌گذاری صحیح استفاده شود. برای مثال: "من بادام، گردو و فندق را دوست دارم." استفاده در شعر و ادبیات: "بادام" می‌تواند در شعرها و متون ادبی به‌عنوان نماد طراوت، زیبایی و تنوع به کار برود. با رعایت این نکات میتوانید به‌طور مؤثری از کلمه "بادام" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
که سر دسته ء باداميها است . گلها و
برگهايش شبيه گلها و برگهاي درخت هلو
است . گلها شامل 5 کاسبرگ و 5 گلبرگ و
25 تا 30 پرچم است . - 2 چشم محبوب :
ئهانت پسته و چشمانت بادام . - 3 مقدار
اندک اندازه ء کم : يک بادام نان .
يا بادام زميني . - 1 سعد سلطاني .
- 2 پسته ء زميني .
almond
لوز
badem
amandes
mandeln
almendras
mandorle
