باری
licenseمعنی کلمه باری
معنی واژه باری
bāri
freighter
|
باری
مترادف:
صفت قيد، بههرجهت، بههرحال، درهرصورت، باركش، باردار ، ثقيل، سنگين، گران، وزين ، آفريننده، آفريدگار، باريتعالي، خالق ، باريك ، پهن، ضخيم، عرض
متضاد:
سواري سبك آفريده، مخلوق
1- باريك
2- پهن، ضخيم، عرض
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [مخففِ باریک] [قدیمی]
مختصات:
(ص نسب .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
bAri
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
213
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
freighter | barry
ترکی
yük
فرانسوی
un fardeau
آلمانی
eine bürde
اسپانیایی
una carga
ایتالیایی
un peso
عربی
شاحن | محمل , سفينة شحن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "باری" در زبان فارسی چندین معنای مختلف دارد و در جملات بسته به context میتواند استفاده شود. در زیر به برخی قواعد و نکاتی که در استفاده از این کلمه باید در نظر داشت اشاره میکنم:
-
معنی: "باری" به معنای "با این حال" یا "برای" نیز استفاده میشود.
-
کاربرد:
- در جملات تعبیری: به عنوان یک قید برای نشان دادن مفهوم تخفیف یا پذیرش یک موقعیت.
- در جمله: باید توجه داشت که کلمه "باری" در جملات معمولاً در ابتدا یا وسط جمله قرار میگیرد.
-
نگارش:
- "باری" باید به صورت صحیح و به شکل پیوسته نوشته شود.
- هنگام استفاده از این واژه در نوشتار، به قواعد نگارشی مثل نقطهگذاری و ترتیب جملات دقت شود.
- مثال:
- "باری، این مشکل باید به سرعت حل شود."
- "او باری به من گفت که در این مورد جدی است."
توجه به زمینه و معنا در انتخاب و استفاده از واژه “باری” بسیار مهم است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "باری" آورده شده است:
- باری که باران میبارید، همه از خانه خارج شدند.
- باری که به فروشگاه رفتم، تخفیفهای خوبی پیدا کردم.
- باری دیگر تصمیم گرفتم به ورزش ادامه دهم.
- در باری از گفتگو، او نظرات جالبی مطرح کرد.
- باری که به سفر رفتم، با دوستانم لحظات خوشی را سپری کردیم.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، بفرمایید!