باریدن
licenseمعنی کلمه باریدن
معنی واژه باریدن
                            
                            
                             
                            bāridan 
                        
                        
                          rain
                                     |
                           
                    باریدن
                            مترادف:
                            1- باران آمدن 
2- برفآمدن، تگرگ آمدن 
3- سرازير شدن 
4- ريختن، فروريختن
                          
                            متضاد:
                            باراندن 
                          
                        
                         
                         نمایش تصویر
                        
                        
               
                اطلاعات بیشتر واژه
                                          ترکیب:
                                            (مصدر لازم) [پهلوی: vārītan] 
                                        
                                        
                                        
                                           مختصات:
                                          (دَ) (مص ل .)
                                        
 
                                          آواشناسی:
                                            
                                        
                                        
                                        
                                           منبع:
                                          فرهنگ فارسی هوشیار
                                        
 
                                          معادل ابجد:
                                            267
                                        
                                        
                                        
                                           شمارگان هجا:
                                          
                                        
                    دیگر زبان ها
                
                
                انگلیسی
                rain | shower , pour
ترکی
                yağmur yağmak
فرانسوی
                pleuvoir
آلمانی
                regnen
اسپانیایی
                llover
ایتالیایی
                piovere
عربی
                مطر | قطر , عاصفة مطرية , تمطر , انهمر , غدق , صب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "باریدن" در زبان فارسی به معنای "بارش" و "ریختن" است و به ویژه در ارتباط با بارش باران به کار میرود. برای استفاده درست از این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:
- 
قواعد صرف و نحوی: - "باریدن" فعل است و به شکلهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال:
- من میبارم
- تو میبارید
- او میبارد
- ما میباریم
- آنها میبارند
 
 
- "باریدن" فعل است و به شکلهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال:
- 
زبان و نگارش: - هنگام نگارش، به لحن و زمینهای که از این کلمه استفاده میکنید توجه کنید. مثلاً در متون ادبی یا توصیفی، میتوانید از کلمات و اصطلاحات زیباتر و شاعرانهتر مرتبط با بارش استفاده کنید.
- در نوشتار رسمی، از بیان واضح و دقیق استفاده کنید و از بهکارگیری اصطلاحات مبهم پرهیز کنید.
 
- 
همنشینیهای نادرست: - از بهکارگیری این کلمه در جملاتی که به لحاظ گرامری نادرست هستند خودداری کنید. به عنوان مثال، جمله نادرست "باران باریدند" بهتر است به "باران بارید" تغییر یابد.
 
- توجه به زمان و وضعیت:
- صرفهنظر از زمان فعل (ماضی، مضارع، آینده) مطابق با موضوع جملات خود، شکل مناسب فعل "باریدن" را انتخاب کنید.
 
به عنوان مثال:
- "امروز باران میبارد."
- "دیروز باران بارید."
- "فردا پیشبینی میشود باران ببارد."
این نکات به شما کمک میکند تا کلمه "باریدن" را به طور صحیح و مؤثر در جملات خود بهکار برید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
 - در تابستان، باریدن بارانهای ملایم به زمین زندگی تازهای میبخشد.
- باریدن برف در آخرین روزهای سال، منظرهای رویایی ایجاد کرد.
- وقتی باریدن باران شروع شد، همه به سرعت به زیر چترها رفتند.
 
     
    