باز بین
license
98
1667
100
معنی کلمه باز بین
معنی واژه باز بین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | reviewer, verifier, surveyor, open between | ||
عربی | ناقد أدبي، المراجع | ||
مرتبط | بازبین، منقد ادبی، بازبین گر، تصدیق کننده، ممیز، بازبینی کننده، نقشه بردار، مساح، مبصر کلاس، پیمایشگر، زمین پیما | ||
واژه | باز بین | ||
معادل ابجد | 72 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | اسم | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی باز بین | ||
پخش صوت |
آنکه بليتهاي ورودي را بازديد
کند .
reviewer, verifier, surveyor, open between
ناقد أدبي، المراجع
بازبین، منقد ادبی، بازبین گر، تصدیق کننده، ممیز، بازبینی کننده، نقشه بردار، مساح، مبصر کلاس، پیمایشگر، زمین پیما