بازپس
licenseمعنی کلمه بازپس
معنی واژه بازپس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | return | ||
عربی | عودة، إرجاع، مقابل، رجعة، صد، انعطاف، إستئناف الدراسة، جواب، عاد، رد، رجع، أرجع، أعاد، استرد، قدم، أجاب، سدد دين، أعاد كتابا، قابل شيئا بمثله، رد الجميل، شكر، رد بحسم، وضع، عاد ليعلن الحكم، إياب، متكرر، ردئ | ||
ترکی | tekrar | ||
فرانسوی | de retour | ||
آلمانی | wieder zurück | ||
اسپانیایی | de nuevo | ||
ایتالیایی | di nuovo indietro | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بازپس" در زبان فارسی به معنای "پس گرفتن" یا "برگرداندن" است و به طور کلی در موقعیتهایی استفاده میشود که چیزی به مالکیت اصلی خود برگردانده میشود. در زیر چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با کلمه "بازپس" آورده شدهاست:
با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه "بازپس" در نوشتار فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | بازپس | ||
معادل ابجد | 72 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | bāzpas | ||
ترکیب | (صفت) ‹واپس› | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بازپس | ||
پخش صوت |
واپس، موخر، بعقب بودن کلمه "بازپس" در زبان فارسی به معنای "پس گرفتن" یا "برگرداندن" است و به طور کلی در موقعیتهایی استفاده میشود که چیزی به مالکیت اصلی خود برگردانده میشود. در زیر چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با کلمه "بازپس" آورده شدهاست: نوشتار صحیح: کلمه "بازپس" بهطور درست به همین شکل نوشته میشود و ساختار آن به عنوان یک واژه مرکب (باز + پس) به کار میرود. نقطهگذاری: در متون رسمی، اگر "بازپس" در ابتدای جمله قرار بگیرد، باید بعد از آن نقطهگذاری مناسب انجام شود. کاربرد: این کلمه به طور معمول در متون اداری، حقوقی و رسمی به کار میرود. به عنوان مثال: "شما میتوانید درخواست بازپسگیری اموال خود را ثبت کنید." صرف و نحو: "بازپس" معمولاً به عنوان قید به کار میرود، اما در ترکیب با سایر کلمات میتواند به عنوان فعل (در ترکیب با "گرفتن") یا صفت ظاهر شود. ترکیبات: این کلمه ممکن است در ترکیب با واژههای دیگر مورد استفاده قرار گیرد، مانند "بازپسگیری" یا "بازپسدادن". با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه "بازپس" در نوشتار فارسی استفاده کرد.
return
عودة، إرجاع، مقابل، رجعة، صد، انعطاف، إستئناف الدراسة، جواب، عاد، رد، رجع، أرجع، أعاد، استرد، قدم، أجاب، سدد دين، أعاد كتابا، قابل شيئا بمثله، رد الجميل، شكر، رد بحسم، وضع، عاد ليعلن الحكم، إياب، متكرر، ردئ
tekrar
de retour
wieder zurück
de nuevo
di nuovo indietro