آب رفتن
license
98
1667
100
معنی کلمه آب رفتن
معنی واژه آب رفتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | shrink | ||
عربی | تقلص، انقبض، كمش، انكمش، صغر، ضيق، ارتد، تملص، انكماش، انقباض، إنكمش | ||
مرتبط | کوچک شدن، منقبض شدن، خرد شدن، جمع شدن، شانه خالی کردن از، منقبض کردن | ||
واژه | آب رفتن | ||
معادل ابجد | 733 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | (رَ تَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آب رفتن | ||
پخش صوت |
- 1 جريان آب - رفتن آب .
- 2 کوتاه شدن جامه ء تازه پس از شسته
شدن آن . - 3 خارج شدن مني جاري شدن
آب مرد . - 4 بي عزت شدن خوار گرديدن .
shrink
تقلص، انقبض، كمش، انكمش، صغر، ضيق، ارتد، تملص، انكماش، انقباض، إنكمش
کوچک شدن، منقبض شدن، خرد شدن، جمع شدن، شانه خالی کردن از، منقبض کردن