باغبانی
licenseمعنی کلمه باغبانی
معنی واژه باغبانی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- گلكاري، گلپروري 2- بستاني، بستانپيرايي 3- چمنپيرايي، باغداري | ||
انگلیسی | gardening,hush,husbandry | ||
عربی | بستنة، تشجير، الحدائق | ||
ترکی | bahçıvanlık | ||
فرانسوی | jardinage | ||
آلمانی | gartenarbeit | ||
اسپانیایی | jardinería | ||
ایتالیایی | giardinaggio | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) برای نوشتن و استفاده از کلمه "باغبانی" در فارسی، چند قاعده و نکته نگارشی وجود دارد:
با رعایت این قاعدهها و نکات، میتوان از کلمه "باغبانی" در متنهای فارسی بهخوبی و بهدرستی استفاده کرد. | ||
واژه | باغبانی | ||
معادل ابجد | 1066 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | bāqbāni | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
آواشناسی | bAqbAni | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی باغبانی | ||
پخش صوت |
عمل و شغل باغبان حفاظت و نگاهباني برای نوشتن و استفاده از کلمه "باغبانی" در فارسی، چند قاعده و نکته نگارشی وجود دارد: نگارش صحیح: کلمه "باغبانی" به صورت درست و کامل نوشته میشود و نیازی به استفاده از علائم اضافی ندارد. جنس کلمه: "باغبانی" یک اسم نیست، بلکه یک فعل (حرفه) است که به معنی کار و فعالیت در باغ و رسیدگی به گیاهان و درختان میباشد. نقش دستوری: این کلمه معمولاً به عنوان اسم مصدر به کار میرود و میتواند به صورت فاعل یا مفعول در جملات استفاده شود. بهعنوان مثال: ترکیبها و اشتقاقات: میتوان از کلمه "باغبانی" ترکیبهای جدید ساخت، مانند "هنر باغبانی" یا "دانش باغبانی". با رعایت این قاعدهها و نکات، میتوان از کلمه "باغبانی" در متنهای فارسی بهخوبی و بهدرستی استفاده کرد.
از باغ .
1- گلكاري، گلپروري
2- بستاني، بستانپيرايي
3- چمنپيرايي، باغداري
gardening,hush,husbandry
بستنة، تشجير، الحدائق
bahçıvanlık
jardinage
gartenarbeit
jardinería
giardinaggio