آشنا ساختن
license
98
1667
100
معنی کلمه آشنا ساختن
معنی واژه آشنا ساختن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | familiarize, get to know | ||
عربی | جعله مألوفا، عوده أمرا، التعرف | ||
مرتبط | اشنا کردن، اشنا ساختن، خو دادن، عادت دادن، خودمانی کردن | ||
واژه | آشنا ساختن | ||
معادل ابجد | 1463 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آشنا ساختن | ||
پخش صوت |
- 1 آشنا کردن کسي بديگري .
معرفي کردن کسي را بديگري آشنا ساختن .
- 2 نزديک کردن کارد و شمشير و مانند آن
بچيزي نه بدان حد که برد : خنجر را
بگلو او آشنا کرد .
familiarize, get to know
جعله مألوفا، عوده أمرا، التعرف
اشنا کردن، اشنا ساختن، خو دادن، عادت دادن، خودمانی کردن