بایستن
licenseمعنی کلمه بایستن
معنی واژه بایستن
bāyestan
be necessary
|
بایستن
مترادف:
1- ضرور بودن، لازمبودن، واجب بودن
2- شايسته بودن، مناسببودن، درخور بودن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) [پهلوی: āpāyastan] ‹باییدن› [قدیمی]
مختصات:
(یِ تَ) [ په . ] (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
523
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
be necessary | be needed , be required , you have to
ترکی
durmak
فرانسوی
se tenir debout
آلمانی
stehen
اسپانیایی
estar de pie
ایتالیایی
stare in piedi
عربی
كن ضروريا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «بایستن» در زبان فارسی به معنای «باید» و «بایست» است و معمولاً به عنوان یک فعل نیاز و ضرورت به کار میرود. در نگارش و کاربرد این کلمه، باید به چند نکته توجه کرد:
-
استفاده صحیح:
- «بایستن» بهطور مستقیم معمولاً در محاوره به کار میرود. در نوشتار رسمیتر، بهتر است از «باید» یا «بایست» استفاده شود.
-
تلفظ و املاء:
- واژه «بایستن» به صورت «بایست» در زبان فارسی استاندارد مزید دارد. بنابراین، باید در جملهها به این نکته توجه شود که آیا تلفظ و املای آن در قالب رسمی و نوشتاری بررسی شده است یا خیر.
-
جملات شرطی و مقرر:
- اگر به صراحت در جملات شرطی به کار برود، باید با سایر افعال در جمله سازگار باشد تا مفهوم درست و واضحی منتقل شود.
-
تطابق با ضمائر:
- در استفاده از این کلمه، باید توجه داشت که با ضمائر و الفاظ دیگر در جمله هماهنگ باشد.
- معانی و کاربردهای مختلف:
- برخی مواقع «بایستن» به معنای درخواست یا توصیه غیرمستقیم نیز به کار میرود.
به عنوان مثال:
- «بایست به مدرسه بروی» (شکل محاورهای)
- «باید به مدرسه بروید» (شکل رسمی و درستتر)
توجه به این نکات میتواند به انتقال مفهوم درست و صحیح در نگارش فارسی کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او باید بایستد تا بتواند تصمیم درستی بگیرد.
- هنگام عبور از خیابان، همیشه باید بایستید و به چپ و راست نگاه کنید.
- در شرایط اضطراری، باید بایستید و آرامش خود را حفظ کنید.