بخشش
licenseمعنی کلمه بخشش
معنی واژه بخشش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- احسان، انعام، بذل، پاداش، تبرع، جوانمردي، جود، داد، دهش، سخاوت، سخا، صله، عطا، عطيه، فضل، فيض، كرامت، كرم، موهبت، نعمت، نيكوكاري، نيكي، وقف، هبه 2- آمرزش، رحمت، غفران، مغفرت | ||
انگلیسی | forgiveness, bounty, gift, mercy, grant, pardon, generosity, boon, remission, grace, pity, baksheesh, bestowal, release, beneficence, largess, munificence, present, bakshish, profusion, benefaction, remittal, tip | ||
عربی | مغفرة | ||
ترکی | bağışlama | ||
فرانسوی | le pardon | ||
آلمانی | vergebung | ||
اسپانیایی | perdón | ||
ایتالیایی | perdono | ||
مرتبط | گذشت، عفو، وفور، بخشندگی، شهامت، هدیه، کادو، استعداد، عطیه، رحم، شفقت، امان، مروت، کمک هزینه تحصیلی، امتیاز، اهداء، اجازه واگذاری رسمی، پوزش، فرمان عفو، حکم، امرزش، فتوت، گشاده دستی، مزیت، خوبی، لطف، خیر، بهبودی بیماری، تخفیف، زیبایی، ظرافت، جذابیت، منت، اقبال، ترحم، افسوس، همدردی، مرحمت، رشوه، اعطاء، رهایی، پخش، ترخیص، ازادی، خلاصی، نیکوکاری، نیکی، ازادگی، کرامت، زمان حال، زمان حاضر، تقدیم، پیشکش، اسراف، فراوانی، سرشاری، کرم، نوک، سر، راس، سرقلم، بخش | ||
واژه | بخشش | ||
معادل ابجد | 1202 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | baxšeš | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [پهلوی: baxšišn] | ||
مختصات | (بَ ش ِ) [ په . ] | ||
آواشناسی | baxSeS | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بخشش | ||
پخش صوت |
داد، دهش، عطا، انعام، عطیه، بخشندگی، کرم، جود
1- احسان، انعام، بذل، پاداش، تبرع، جوانمردي، جود، داد، دهش، سخاوت، سخا، صله، عطا، عطيه، فضل، فيض، كرامت، كرم، موهبت، نعمت، نيكوكاري، نيكي، وقف، هبه
2- آمرزش، رحمت، غفران، مغفرت
forgiveness, bounty, gift, mercy, grant, pardon, generosity, boon, remission, grace, pity, baksheesh, bestowal, release, beneficence, largess, munificence, present, bakshish, profusion, benefaction, remittal, tip
مغفرة
bağışlama
le pardon
vergebung
perdón
perdono
گذشت، عفو، وفور، بخشندگی، شهامت، هدیه، کادو، استعداد، عطیه، رحم، شفقت، امان، مروت، کمک هزینه تحصیلی، امتیاز، اهداء، اجازه واگذاری رسمی، پوزش، فرمان عفو، حکم، امرزش، فتوت، گشاده دستی، مزیت، خوبی، لطف، خیر، بهبودی بیماری، تخفیف، زیبایی، ظرافت، جذابیت، منت، اقبال، ترحم، افسوس، همدردی، مرحمت، رشوه، اعطاء، رهایی، پخش، ترخیص، ازادی، خلاصی، نیکوکاری، نیکی، ازادگی، کرامت، زمان حال، زمان حاضر، تقدیم، پیشکش، اسراف، فراوانی، سرشاری، کرم، نوک، سر، راس، سرقلم، بخش