بد جنسی
licenseمعنی کلمه بد جنسی
معنی واژه بد جنسی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | malice, malignancy, wickedness, acid, maleficence, bad sex | ||
| عربی | خبث، حقد، غل حقد، تعمد الأذي | ||
| مرتبط | کینه توزی، بدخواهی، عناد، بدجنسی، بداندیشی، نفرت، شرارت، تباهی، عیب، نا بکاری، تبه کاری، جوهر، حامض، جوهر اسید، بدجنس | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "بدجنسی" در زبان فارسی به دو قسمت تقسیم می‌شود: "بد" و "جنسی". این کلمه به نوعی حالت یا ویژگی منفی فردی را توصیف می‌کند که ممکن است رفتارهایی نامناسب یا غیر اخلاقی در مسائل جنسی داشته باشد. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده از آن، می‌توان نکات زیر را رعایت کرد:
در کل، استفاده درست و هوشمندانه از این کلمه در متون مختلف نیاز به توجه به بافت و زمینه دارد تا پیام به خوبی منتقل شود. | ||
| واژه | بد جنسی | ||
| معادل ابجد | 129 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی بد جنسی | ||
| پخش صوت | |||
بد ذاتي بد طينتي بد نهادي مقابل عبارت "بدجنسی" در زبان فارسی به دو قسمت تقسیم می‌شود: "بد" و "جنسی". این کلمه به نوعی حالت یا ویژگی منفی فردی را توصیف می‌کند که ممکن است رفتارهایی نامناسب یا غیر اخلاقی در مسائل جنسی داشته باشد. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده از آن، می‌توان نکات زیر را رعایت کرد: اصلاح نگارش: کلمه "بدجنسی" به صورت یک کلمه نوشت می‌شود، و فاصله‌ای بین "بد" و "جنسی" وجود ندارد. کاربرد: این کلمه معمولاً در متون اجتماعی، روانشناسی، و فرهنگی به کار می‌رود و ممکن است در مکالمات روزمره و به عنوان صفت نسبت به افراد یا رفتارها اشاره شود. ضد و نقیض: می‌توان با استفاده از معانی متضاد کلمه "بدجنسی" نیز آشنا شد، مانند "خیرجنسی" که به رفتارهای مناسب و اخلاقی در موضوعات جنسی اشاره دارد. تنوع واژگان: در متون رسمی و ادبی، می‌توان از عبارات و واژگان دیگری مانند "رفتارهای غیر اخلاقی" یا "بدرفتاری‌های جنسی" استفاده کرد تا به طور غیر مستقیم به همین مفهوم اشاره کرد. در کل، استفاده درست و هوشمندانه از این کلمه در متون مختلف نیاز به توجه به بافت و زمینه دارد تا پیام به خوبی منتقل شود.
خوش جنسي .
malice, malignancy, wickedness, acid, maleficence, bad sex
خبث، حقد، غل حقد، تعمد الأذي
کینه توزی، بدخواهی، عناد، بدجنسی، بداندیشی، نفرت، شرارت، تباهی، عیب، نا بکاری، تبه کاری، جوهر، حامض، جوهر اسید، بدجنس
