برآوردن
licenseمعنی کلمه برآوردن
معنی واژه برآوردن
                            
                            
                             
                            bar[']āvardan 
                        
                        
                          fulfill
                                     |
                           
                    برآوردن
                            مترادف:
                            1- اجابت كردن، استجابت كردن، روا كردن، عملي ساختن 
2- پذيرفتن، قبول كردن 
3- بالا بردن، برافراختن، برافراشتن، بلند كردن 
4- پروردن، پرورش دادن 
5- استخراج كردن، بيرون كشيدن 
6- انباشتن، پر كردن، مملو ساختن 
7- اصلاح كردن، تعمير كردن
                          
                        
                         
                         نمایش تصویر
                        
                        
               
                اطلاعات بیشتر واژه
                                          ترکیب:
                                            (مصدر متعدی) 
                                        
                                        
                                        
                                           مختصات:
                                          ( ~. وَ دَ) (مص م .)
                                        
 
                                          آواشناسی:
                                            
                                        
                                        
                                        
                                           منبع:
                                          فرهنگ فارسی هوشیار
                                        
 
                                          معادل ابجد:
                                            463
                                        
                                        
                                        
                                           شمارگان هجا:
                                          
                                        
                    دیگر زبان ها
                
                
                انگلیسی
                fulfill | comply , fulfil , receive
ترکی
                yerine getirmek
فرانسوی
                remplir
آلمانی
                erfüllen
اسپانیایی
                realizar
ایتالیایی
                adempiere
عربی
                أتم | حقق , نجز , نفذ , أنهى , أدى , مارس , وفى ب , بكمل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "برآوردن" در زبان فارسی از ریشه "آوردن" به همراه پیشوند "بر-" تشکیل شده است و معانی مختلفی دارد. بهطور کلی قواعد نگارشی و نحوه استفاده صحیح از این کلمه به شرح زیر است:
- 
معنی و کاربرد:
- "برآوردن" به معنای انجام دادن، برآورده کردن یا تحقق بخشیدن به چیزی است. به عنوان مثال: "او توانست آرزویش را برآورده کند."
 
 - 
صرف کلمه:
- این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال: 
- زمان حال: برآورده میکند
 - زمان گذشته: برآورده کرد
 - فعل آینده: برآورده خواهد کرد
 
 
 - این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال: 
 - 
نحوه اتصال به دیگر اجزا:
- "برآوردن" میتواند به عنوان فعل اصلی در جمله و همچنین به همراه مفعول به کار رود. مثلاً: "او دعاهایش را برآورده میکند."
 
 - 
نکات نگارشی:
- مانند سایر افعال، از نوشتن "برآوردن" با حرف "ب" بزرگ در ابتدای جمله یا در عنوانها استفاده کنید.
 - توجه به استفاده صحیح از زمانهای گوناگون و ضمایر در جملات بسیار مهم است.
 
 - استفاده اصطلاحی:
- در بعضی از عبارات و اصطلاحات، "برآوردن" با معانی خاص خود به کار میرود. به عنوان مثال: "برآوردن نیازها" به معنای تأمین نیازها یا خواستهها است.
 
 
در کل، "برآوردن" به عنوان یک فعل مهم و رایج در زبان فارسی، نیاز به دقت در کاربرد و نگارش دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
 - هدف ما در این پروژه، برآوردن نیازهای جامعه به بهترین شکل ممکن است.
 - معلم تلاش کرد تا انتظارات دانشآموزان را با ارائه منابع آموزشی مناسب برآوردن کند.
 - برآوردن آرزوهای بزرگ نیاز به تلاش و پشتکار فراوان دارد.
 
