برائت
licenseمعنی کلمه برائت
معنی واژه برائت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بيگناهي، پاكي، تبرئه، معصوميت 2- بيزاري، تنفر، نفرت 3- خلاصي، رهايي، نجات 4- دوري، بري 5- اجازه، منشور 6- حماله 7- تبرئه شدن، رها شدن، مبرا شدن | ||
انگلیسی | innocence, acquittance, absolution, exculpation, purgation, compurgation, quietus, quittance, honor | ||
عربی | براءة، سذاجة، طهارة، جهل، الهصطونية | ||
ترکی | beraat etti | ||
فرانسوی | acquitté | ||
آلمانی | freigesprochen | ||
اسپانیایی | pagado | ||
ایتالیایی | assolto | ||
مرتبط | بی گناهی، پاکی، بی تقصیری، مفاصا، رهایی، بخشودگی، ترک دعوی، امرزش گناه، بخشایش، تبرئه، عفو، پالایش، تطهیر، تنقیه، تصفیه، روانپاکسازی، رسید مفاصا، پاداش، بازپرداختن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برائت" در زبان فارسی به معنای پاکی، بیگناهی یا تبرئه است. در نوشتار و نگارش این کلمه، قواعد زیر را باید مد نظر قرار داد:
با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه "برائت" در نوشتارهای خود به شکلی صحیح و مؤثر استفاده کنید. | ||
واژه | برائت | ||
معادل ابجد | 604 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | barā'at | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: براءة، جمع: براءات] | ||
مختصات | (بَ ئَ) [ ع . براءة ] | ||
آواشناسی | berA'at | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برائت | ||
پخش صوت |
بيزاري از چيزي،رهائي از شبهه ،خلاص شدن، کلمه "برائت" در زبان فارسی به معنای پاکی، بیگناهی یا تبرئه است. در نوشتار و نگارش این کلمه، قواعد زیر را باید مد نظر قرار داد: املا: کلمه "برائت" با "ب" و "ر" و "ا" و "ئ" و "ت" نوشته میشود. توجه داشته باشید که "ئ" در این کلمه به معنای ملحق شدن "ا" و "ت" است و باید به درستی نوشته شود. جایگاه در جمله: این کلمه میتواند در نقشهای مختلفی در جمله به کار رود، مثلاً به عنوان اسم یا مفعول. برای مثال: نسبت به کلمات دیگر: این کلمه میتواند به عنوان اسم مفعول به کار رود. مثلاً "برائت از اتهام"، یا "برائت قانونی". قید کردن و توصیف: در صورت نیاز میتوانید برای توصیف یا توضیح بیشتر از قیدها یا صفتها استفاده کنید. مثلاً "برائت کامل" یا "برائت نسبی". با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه "برائت" در نوشتارهای خود به شکلی صحیح و مؤثر استفاده کنید.
از عيب وتهمت پاک شدن
فصاحت،تفوق،روشني،برتري،بزرگواري
1- بيگناهي، پاكي، تبرئه، معصوميت
2- بيزاري، تنفر، نفرت
3- خلاصي، رهايي، نجات
4- دوري، بري
5- اجازه، منشور
6- حماله
7- تبرئه شدن، رها شدن، مبرا شدن
innocence, acquittance, absolution, exculpation, purgation, compurgation, quietus, quittance, honor
براءة، سذاجة، طهارة، جهل، الهصطونية
beraat etti
acquitté
freigesprochen
pagado
assolto
بی گناهی، پاکی، بی تقصیری، مفاصا، رهایی، بخشودگی، ترک دعوی، امرزش گناه، بخشایش، تبرئه، عفو، پالایش، تطهیر، تنقیه، تصفیه، روانپاکسازی، رسید مفاصا، پاداش، بازپرداختن