برازخ

معنی کلمه برازخ

معنی واژه برازخ

معنیهميستکان ها
(اسم) جمع برزخ . يا برازخ خاضعه . شيخ
اشراق اين اصطلاح را برعناصر جسماني
اطلاق کرده باعتبار آنکه عناصر جسماني
در مقابل افلاک و اجرام علوي خاضع و از
برازخ علوي متاثرند يا برازخ سفليه .
در حکمت اشراق برعناصر اطلاق شده است
مقابل برازخ علويه يا برازخ علويه . در
حکمت اشراق افلاک را گويند مقابل
برازخ سفيله يا برازخ غير مستقله .در
حکمت اشراق مراد کواکب است زيرا قدما
کواکب را از جهت آنکه مرکوز در ثخن افلاک
ميدانستند برازخ غير مستقله ناميده اند
مقابل برازخ مستقله يا برازخ قابسه .در
حکمت اشراق عنصريات را گويند باعتبار آنکه
عنصريات انوار خود را از افلاک اقتباس
کنند يا برازخ قاهره . در حکمت اشراق
افلاک و اجرام علوي که مسلط برعناصر و
عنصريات و مواليد ثلاثند.يا برازخ مستقله .
در حکمت اشراق به افلاک اطلاق شودمقابل
برازخ غير مستقله و مجموع افلاک و کواکب
را برازخ علويه ناميده اند
مترادفبرزخها، اعراف
انگلیسیbaraz
عربیباراز
ترکیbrazekh
فرانسویbrazekh
آلمانیbrazekh
اسپانیاییbrazekh
ایتالیاییbrazekh