برای
licenseمعنی کلمه برای
معنی واژه برای
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- از بهر، بهجهت، بهخاطر، بهسبب، بهعلت، بهقصد، به منظور 2- دربرابر، در عوض 3- محض 4- بهسوي، بهجانب، بهطرف | ||
انگلیسی | for, to, on, for the sake, in order that, toward, pro | ||
عربی | إلى، منذ، بسبب، ب، مع، في سبيل، بالنسبة ل، فيما يتعلق ب، على الرغم من، إلى مسافة معينة، لأن، عوضا عن، لأجل، ل | ||
ترکی | İle | ||
فرانسوی | À | ||
آلمانی | zu | ||
اسپانیایی | a | ||
ایتالیایی | a | ||
مرتبط | بخاطر، برای اینکه، مربوط به، در مدت، بمنظور، به، در، در برابر، نزد، پیش، بر، بر روی، روی، در روی، نسبت به، بسوی، بطرف، در راه، نزدیک به، بنفع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "برای" نقش حروف جر را ایفا میکند و به معنی "به منظور" یا "به خاطر" است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
این قواعد میتوانند به شما در استفاده صحیح و نگارش بندهای درست کمک کنند. | ||
واژه | برای | ||
معادل ابجد | 213 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | barāye | ||
نقش دستوری | حرف اضافه | ||
ترکیب | (حرف اضافه) | ||
مختصات | (تعلیل را رساند) | ||
آواشناسی | barAye | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برای | ||
پخش صوت |
بواسطه ،بعلت،جهت در زبان فارسی، کلمه "برای" نقش حروف جر را ایفا میکند و به معنی "به منظور" یا "به خاطر" است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم: استفاده از "برای" به عنوان حرف جر: قواعد همنوایی: حذف "برای": استفاده در عبارات مختلف: جملات شرطی: این قواعد میتوانند به شما در استفاده صحیح و نگارش بندهای درست کمک کنند.
1- از بهر، بهجهت، بهخاطر، بهسبب، بهعلت، بهقصد، به منظور
2- دربرابر، در عوض
3- محض
4- بهسوي، بهجانب، بهطرف
for, to, on, for the sake, in order that, toward, pro
إلى، منذ، بسبب، ب، مع، في سبيل، بالنسبة ل، فيما يتعلق ب، على الرغم من، إلى مسافة معينة، لأن، عوضا عن، لأجل، ل
İle
À
zu
a
a
بخاطر، برای اینکه، مربوط به، در مدت، بمنظور، به، در، در برابر، نزد، پیش، بر، بر روی، روی، در روی، نسبت به، بسوی، بطرف، در راه، نزدیک به، بنفع