برپای کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه برپای کردن
معنی واژه برپای کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | putting | ||
عربی | وضع | ||
واژه | برپای کردن | ||
معادل ابجد | 489 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برپای کردن | ||
پخش صوت |
-1 ثابت کردن برقرار ساختن .
-2 نصب کردن ايستاده کردن . -3 اقامه
کردن (نماز)انجام دادن . -4 منعقد کردن
(مجلس جشن و شادماني).
putting
وضع