برسم
licenseمعنی کلمه برسم
معنی واژه برسم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | achieve, get, arrive, attain, come, gain, ripen, receive, pull up, aim, accede, amount, land, maturate, run up, strand, i get | ||
عربی | حقق، أحرز، نجح، أتم، نجز، بلغ هدفا، اكتسب، فاز، يحقق | ||
ترکی | varmak | ||
فرانسوی | arriver | ||
آلمانی | ankommen | ||
اسپانیایی | llegar | ||
ایتالیایی | arrivare | ||
مرتبط | رسیدن، دست یافتن، نائل شدن به، انجام دادن، بانجام رسانیدن، تحصیل کردن، زدن، بدست اوردن، فراهم کردن، کسب کردن، تهیه کردن، وارد شدن، در رسیدن، رسیدن به، نائل شدن، تمام کردن، امدن، رفتن، سود بردن، پیدا کردن، رسیده کردن یا شدن، کامل شدن، گرفتن، پذیرفتن، دریافت کردن، پذیرایی کردن از، جلو گیری کردن، جلو افتادن، دانستن، قراول رفتن، ارزیابی کردن، شمردن، نالي شدن، تن در دادن، راه یافتن، نزدیک شدن، بالغ شدن، پیاده شدن، به خشکی امدن، بزمین نشستن، فرود امدن، سرباز کردن، شلیک کردن، بسرعت خرج و تلف کردن، متروک ماندن، بصخره خوردن، تنها گذاشتن، گیر افتادن، بهم بافتن و بصورت طناب دراوردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برسم" در زبان فارسی از فعل "رسیدن" مشتق شده است و به معنای رسیدن به جایی یا حالتی است. در نگارش فارسی، رعایت قواعد زیر در استفاده از این کلمه مهم است:
رعایت این نکات میتواند به شما کمک کند تا از کلمه "برسم" به درستی و به شیوهای مؤثر استفاده کنید. | ||
واژه | برسم | ||
معادل ابجد | 302 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | barsam | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: barsum] ‹برسمن، برسومه› | ||
مختصات | (انار یا گز) | ||
آواشناسی | barsam | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برسم | ||
پخش صوت |
در آيين زردشتي شاخه هاي بريده ء کلمه "برسم" در زبان فارسی از فعل "رسیدن" مشتق شده است و به معنای رسیدن به جایی یا حالتی است. در نگارش فارسی، رعایت قواعد زیر در استفاده از این کلمه مهم است: نحو و صرف فعل: ایجاد جملات: استفاده درست از پیشوندها و پسوندها: نکات نگارشی: رعایت این نکات میتواند به شما کمک کند تا از کلمه "برسم" به درستی و به شیوهای مؤثر استفاده کنید.
درختي که هر يک از آنها را در زبان پهلوي
(تاک) و (تاي) گويند . در اوستاي موجود
سخني نيست که دال براين باشد شاخه هاي
مزبور را از چه درختي بايد تهيه کرد. فقط
در يسناي 25 بند 3 اشاره شده که برسم
بايد از جنس يعني رستنيها و گياهان باشد
ولي در کتب متا ء خران آمده
است که برسم بايد از درخت
انار چيده شود . رسم برسم گرفتن
در ايران بسيار قديم است و منظور از برسم
بدست گرفتن و دعا خواندن همان سپاس بجاي
آوردن نسبت به تنعم از نباتات است که
مايه ء تغذيه انسان و چهار پا و وسيله ء
جمال طبيعت است .
achieve, get, arrive, attain, come, gain, ripen, receive, pull up, aim, accede, amount, land, maturate, run up, strand, i get
حقق، أحرز، نجح، أتم، نجز، بلغ هدفا، اكتسب، فاز، يحقق
varmak
arriver
ankommen
llegar
arrivare
رسیدن، دست یافتن، نائل شدن به، انجام دادن، بانجام رسانیدن، تحصیل کردن، زدن، بدست اوردن، فراهم کردن، کسب کردن، تهیه کردن، وارد شدن، در رسیدن، رسیدن به، نائل شدن، تمام کردن، امدن، رفتن، سود بردن، پیدا کردن، رسیده کردن یا شدن، کامل شدن، گرفتن، پذیرفتن، دریافت کردن، پذیرایی کردن از، جلو گیری کردن، جلو افتادن، دانستن، قراول رفتن، ارزیابی کردن، شمردن، نالي شدن، تن در دادن، راه یافتن، نزدیک شدن، بالغ شدن، پیاده شدن، به خشکی امدن، بزمین نشستن، فرود امدن، سرباز کردن، شلیک کردن، بسرعت خرج و تلف کردن، متروک ماندن، بصخره خوردن، تنها گذاشتن، گیر افتادن، بهم بافتن و بصورت طناب دراوردن