برین
licenseمعنی کلمه برین
معنی واژه برین
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | صفت بالايي، اعلي | ||
| متضاد | فرودين | ||
| انگلیسی | sublime, bring | ||
| عربی | رفيع، سام، مهيب، متسامي، جليل، ضخم، عظيم، باذخ، سامى، تسامى، شرف، تصعد، سامي | ||
| ترکی | gitmek | ||
| فرانسوی | aller | ||
| آلمانی | gehen | ||
| اسپانیایی | ir | ||
| ایتالیایی | andare | ||
| مرتبط | والا، عالی، رفیع، عرشی، بلند پایه | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برین" در زبان فارسی به معنای "به بالا" یا "بالا" است و معمولاً در زبان گفتاری و محاوره‌ای استفاده می‌شود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت اصول نگارشی و قواعد زبان فارسی، چند نکته را می‌توان در نظر گرفت: ۱. استفاده در جملات: کلمه "برین" معمولاً در جملات برای اشاره به جهت یا مکان استفاده می‌شود. مثلاً: "برو برین!" یا "کتاب را برین بگذارید." ۲. نکته‌های نگارشی:
۳. نکات محاوره‌ای: "برین" بیشتر در زبان محاوره‌ای و غیررسمی کاربرد دارد و ممکن است در بعضی مناطق لهجه‌های مختلفی داشته باشد. با رعایت این نکات، می‌توان کاربرد صحیح و موثری از کلمه "برین" در زبان فارسی داشت. | ||
| واژه | برین | ||
| معادل ابجد | 262 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | barin | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| ترکیب | (صفت نسبی) [قدیمی] | ||
| مختصات | (بُ) [ په . ] ( اِ.) | ||
| آواشناسی | barin | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی برین | ||
| پخش صوت | |||
برتر،بالاتر کلمه "برین" در زبان فارسی به معنای "به بالا" یا "بالا" است و معمولاً در زبان گفتاری و محاوره‌ای استفاده می‌شود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت اصول نگارشی و قواعد زبان فارسی، چند نکته را می‌توان در نظر گرفت: ۱. استفاده در جملات: کلمه "برین" معمولاً در جملات برای اشاره به جهت یا مکان استفاده می‌شود. مثلاً: "برو برین!" یا "کتاب را برین بگذارید." ۲. نکته‌های نگارشی: ۳. نکات محاوره‌ای: "برین" بیشتر در زبان محاوره‌ای و غیررسمی کاربرد دارد و ممکن است در بعضی مناطق لهجه‌های مختلفی داشته باشد. با رعایت این نکات، می‌توان کاربرد صحیح و موثری از کلمه "برین" در زبان فارسی داشت.
صفت بالايي، اعلي
فرودين
sublime, bring
رفيع، سام، مهيب، متسامي، جليل، ضخم، عظيم، باذخ، سامى، تسامى، شرف، تصعد، سامي
gitmek
aller
gehen
ir
andare
والا، عالی، رفیع، عرشی، بلند پایه
