بزم
licenseمعنی کلمه بزم
معنی واژه بزم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-انتعاش، جشن، سور، ضيافت، عيش، مجلس، مجلس عيشونوش، محفل، انس، ميهماني 2- | ||
متضاد | رزم 1- ماتم | ||
انگلیسی | banquet, party, shindig, festivity, shindy, bump | ||
عربی | مأدبة، محفلة، وليمة، أقام، إستمتع بالطعام | ||
ترکی | gitmek | ||
فرانسوی | aller | ||
آلمانی | gehen | ||
اسپانیایی | ir | ||
ایتالیایی | andare | ||
مرتبط | ضیافت، مهمانی، حزب، طرف، فرقه، مجلس انس ورقص، جشن و سرور، خوشی، بز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بزم" در زبان فارسی به معنای محفل یا مجلس شادمانی و شادی است. در نوشتار و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد:
با مراعات این نکات، میتوانید از کلمه "بزم" به درستی و به زیبایی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | بزم | ||
معادل ابجد | 49 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | bazm | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: bažm] | ||
مختصات | (بَ) [ په . ] ( اِ.) | ||
آواشناسی | bazm | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بزم | ||
پخش صوت |
مجلس شراب و جشن ومهماني کلمه "بزم" در زبان فارسی به معنای محفل یا مجلس شادمانی و شادی است. در نوشتار و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد: املا: کلمه "بزم" به همین شکل و با این املا نوشته میشود و در فارسی به معنای همایش یا گردهمایی شاد و مفرح به کار میرود. نحوه کاربرد: این کلمه معمولاً در متون ادبی، شعر، و در صحبتهای محاورهای به کار میرود. به عنوان مثال: صرف و نحو: "بزم" به عنوان اسم بکار میرود و میتواند در جملات به عنوان فاعل، مفعول یا مضاف به کار رود. به عنوان مثال: ترکیبات: این کلمه میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود و عباراتی مانند "بزم شعر"، "بزم موسیقی"، و "بزم عیش" شکل بگیرد. با مراعات این نکات، میتوانید از کلمه "بزم" به درستی و به زیبایی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1-انتعاش، جشن، سور، ضيافت، عيش، مجلس، مجلس عيشونوش، محفل، انس، ميهماني
2-
رزم
1- ماتم
banquet, party, shindig, festivity, shindy, bump
مأدبة، محفلة، وليمة، أقام، إستمتع بالطعام
gitmek
aller
gehen
ir
andare
ضیافت، مهمانی، حزب، طرف، فرقه، مجلس انس ورقص، جشن و سرور، خوشی، بز