بساط
licenseمعنی کلمه بساط
معنی واژه بساط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- فرش، گستردني 2- اثاث، اثاثيه، اسباب، دستگاه، لوازم، متاع 3- اديم، خوان، سفره 4- عرصه، ميدان 5- مجلس، محفل، محضر 6- پهنه، عرصه، گستره | ||
انگلیسی | stand, layout, stall, counter, basic | ||
عربی | الانتشار | ||
ترکی | yaymak | ||
فرانسوی | propagé | ||
آلمانی | verbreiten | ||
اسپانیایی | desparramar | ||
ایتالیایی | diffusione | ||
مرتبط | پایه، موضع، ایستگاه، مقام، توقف، طرح، طرح بندی، ترتیب، غرفه، اخور، لژ، جایگاه ویژه، صندلی، شمارنده، پیشخوان، باجه، ضربت متقابل، ژتن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بساط" در زبان فارسی به معنای فرش، رختخواب یا به طور کلی هر نوع محلی برای قرار دادن وسایل و ابزار استفاده میشود. همچنین در اصطلاحات مختلف به معنای لوازم و وسایل برای فروش در بازار نیز به کار میرود. قواعد و نکات نگارشی:
مثالهای کاربردی:
با رعایت این نکات میتوان به شکل صحیح و مؤثر از کلمه "بساط" در نوشتار استفاده کرد. | ||
واژه | بساط | ||
معادل ابجد | 72 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | ba(e)sāt | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (بَ) [ ع . ] ( اِ.) | ||
آواشناسی | basAt | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بساط | ||
پخش صوت |
گستردني،دراز کم عرض کلمه "بساط" در زبان فارسی به معنای فرش، رختخواب یا به طور کلی هر نوع محلی برای قرار دادن وسایل و ابزار استفاده میشود. همچنین در اصطلاحات مختلف به معنای لوازم و وسایل برای فروش در بازار نیز به کار میرود. نحوه نوشتار: تلفظ: جنس کلمه: نحو و ساختار جمله: با رعایت این نکات میتوان به شکل صحیح و مؤثر از کلمه "بساط" در نوشتار استفاده کرد.
1- فرش، گستردني
2- اثاث، اثاثيه، اسباب، دستگاه، لوازم، متاع
3- اديم، خوان، سفره
4- عرصه، ميدان
5- مجلس، محفل، محضر
6- پهنه، عرصه، گستره
stand, layout, stall, counter, basic
الانتشار
yaymak
propagé
verbreiten
desparramar
diffusione
پایه، موضع، ایستگاه، مقام، توقف، طرح، طرح بندی، ترتیب، غرفه، اخور، لژ، جایگاه ویژه، صندلی، شمارنده، پیشخوان، باجه، ضربت متقابل، ژتنقواعد و نکات نگارشی:
مثالهای کاربردی: