بستری کردن
licenseمعنی کلمه بستری کردن
معنی واژه بستری کردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
946
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
hospitalize | confine , adjective
عربی
دخله المستشفي | دخول المستشفى