بسط دادن
license
98
1667
100
معنی کلمه بسط دادن
معنی واژه بسط دادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- گسترشدادن، وسعت بخشيدن 2- شرح دادن، به تفصيلبيان كردن | ||
انگلیسی | expand, develop, stretch, enlarge, heighten, produce | ||
عربی | مدد، وسع، نشر، مد، رفع، بسط، تضاعف، اتسع، نما، امتد، تكلم بتفصيل، يوسع | ||
مرتبط | توسعه دادن، منبسط شدن، منبسط کردن، بسط یافتن، پهن کردن، پرورش دادن، ایجاد کردن، کشیدن، امتداد دادن، کش امدن، کش اوردن، بزرگ کردن، با تفصیل شرح دادن، وسیع کردن، بالا بردن، بلندتر کردن، بلند کردن، شدید کردن، زیاد کردن، تولید کردن، ارائه دادن، زاییدن، عمل اوردن | ||
واژه | بسط دادن | ||
معادل ابجد | 130 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | (بَ. دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بسط دادن | ||
پخش صوت |
فراخيدن گستراندن باز نمودن گشادن
(مصدر) -1 گشاد دادن توسعه دادن . -2
بتفصيل گفتن بشرح باز نمودن .
1- گسترشدادن، وسعت بخشيدن
2- شرح دادن، به تفصيلبيان كردن
expand, develop, stretch, enlarge, heighten, produce
مدد، وسع، نشر، مد، رفع، بسط، تضاعف، اتسع، نما، امتد، تكلم بتفصيل، يوسع
توسعه دادن، منبسط شدن، منبسط کردن، بسط یافتن، پهن کردن، پرورش دادن، ایجاد کردن، کشیدن، امتداد دادن، کش امدن، کش اوردن، بزرگ کردن، با تفصیل شرح دادن، وسیع کردن، بالا بردن، بلندتر کردن، بلند کردن، شدید کردن، زیاد کردن، تولید کردن، ارائه دادن، زاییدن، عمل اوردن