بصری
licenseمعنی کلمه بصری
معنی واژه بصری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | visual, optical, ocular, optic, visually | ||
عربی | مرئي، بصري، مثير للصورة الذهنية | ||
ترکی | görsel | ||
فرانسوی | visuel | ||
آلمانی | visuell | ||
اسپانیایی | visual | ||
ایتالیایی | visivo | ||
مرتبط | دیداری، دیدنی، عینی، دیدی، وابسته به دید، چشمی، وابسته به بینایی، باصرهای، وابسته به دید چشم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بصری" در زبان فارسی به معنای "مربوط به دید" یا "بینایی" است و در متون علمی، فرهنگی و ادبی مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، چند نکته وجود دارد:
با رعایت این نکات، میتوان از "بصری" به درستی در نوشتار استفاده کرد. | ||
واژه | بصری | ||
معادل ابجد | 302 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | basri | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به بصرَة) [عربی: بصریّ] | ||
آواشناسی | basari | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بصری | ||
پخش صوت |
چشمي ديدي کلمه "بصری" در زبان فارسی به معنای "مربوط به دید" یا "بینایی" است و در متون علمی، فرهنگی و ادبی مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، چند نکته وجود دارد: جایگاه کلمه: "بصری" معمولاً در جملات به عنوان صفت به کار میرود. مثلاً: "هنر بصری"، "تجربه بصری". تطابق: در صورتی که این کلمه به عنوان صفت برای یک اسم جمع استفاده شود، باید به لحاظ جمع و مفرد تطابق داشته باشد. مثلاً: "آثار بصری" به جای "اثر بصری". نوشتار صحیح: این کلمه باید به صورت دقیق نوشته شود و از اشتباهات نگارشی پرهیز شود. با رعایت این نکات، میتوان از "بصری" به درستی در نوشتار استفاده کرد.
(صفت) منسوب به بصر چشمي . يا هنرهاي
بصري . هنرهاي پلاستيک مقابل سمعي .
(صفت) منسوب به بصره اهل بصره از
مردم بصره .
visual, optical, ocular, optic, visually
مرئي، بصري، مثير للصورة الذهنية
görsel
visuel
visuell
visual
visivo
دیداری، دیدنی، عینی، دیدی، وابسته به دید، چشمی، وابسته به بینایی، باصرهای، وابسته به دید چشم