بغل
licenseمعنی کلمه بغل
معنی واژه بغل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آغوش، بر، پهلو، جفت، كنار 2- جانب، سمت، طرف 3- نزديك 4- تنگ | ||
انگلیسی | armpit, bosom, sheaf, oxter, hug | ||
عربی | إبط | ||
ترکی | sarılmak | ||
فرانسوی | câlin | ||
آلمانی | umarmung | ||
اسپانیایی | abrazo | ||
ایتالیایی | abbraccio | ||
مرتبط | زیر بغل، سینه، پیش سینه، بافه، دسته یا بافه گندم، دسته، دسته گل یا گیاه، یک بسته | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بغل" در زبان فارسی به معنای کنار یا پهلو است و در جملات و عبارات مختلف کاربرد دارد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه اشاره میشود:
این نکات به شما کمک میکند تا کلمه "بغل" را بهدرستی در نوشتار و گفتار خود بهکار ببرید. | ||
واژه | بغل | ||
معادل ابجد | 1032 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | baql | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: بِغال و ٲبْغال] (زیستشناسی) [قدیمی] | ||
مختصات | (بَ غَ) ( اِ.) | ||
آواشناسی | baqal | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بغل | ||
پخش صوت |
زير مفصل شانه و بازوي انسان وحيوان کلمه "بغل" در زبان فارسی به معنای کنار یا پهلو است و در جملات و عبارات مختلف کاربرد دارد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه اشاره میشود: نقطهگذاری: اگر "بغل" در درون جمله بهکار رود، باید با رعایت قواعد نقطهگذاری در جمله قرار گیرد. بهعنوان مثال: حروف اضافه: این کلمه میتواند با حروف اضافه ترکیب شود. بهعنوان مثال: ترکیبات: "بغل" میتواند در ترکیبات مختلفی به کار رود، مانند: نحوهی استفاده: در جملات میتوان بهطور مستقیم از کلمه "بغل" استفاده کرد، یا آنرا بهعنوان صفت بهکار برد: این نکات به شما کمک میکند تا کلمه "بغل" را بهدرستی در نوشتار و گفتار خود بهکار ببرید.
1- آغوش، بر، پهلو، جفت، كنار
2- جانب، سمت، طرف
3- نزديك
4- تنگ
armpit, bosom, sheaf, oxter, hug
إبط
sarılmak
câlin
umarmung
abrazo
abbraccio
زیر بغل، سینه، پیش سینه، بافه، دسته یا بافه گندم، دسته، دسته گل یا گیاه، یک بسته