آقا
licenseمعنی کلمه آقا
معنی واژه آقا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ارباب، افندي، خداوندگار، خواجه، سرور، سيد، صاحب، كارفرما، مالك، مخدوم 2- بابا، پدر 3- شوهر، همسر | ||
متضاد | مخدوم | ||
انگلیسی | sir, gentleman, monsieur, mister, gent, don, esquire, seigneur, seignior, signor, gaffer, hidalgo, sahib, padrone | ||
عربی | سيدي، سيد، السير لقب إنجليزي | ||
ترکی | sayın | ||
فرانسوی | monsieur | ||
آلمانی | herr | ||
اسپانیایی | señor | ||
ایتالیایی | signore | ||
مرتبط | شخص محترم، لرد، شخص والامقام، ادم با تربیت، مسیو، سرکار، عنوانی مثل اقا، لرد یا نجیب زاده، سالار، رئیس یا استاد یا عضو دانشکده، مالک زمین، سنیور، امیر، شاهزاده، فئودال، صاحب تیول، پیر مرد روستایی، نیا، پیرمردپرحرف، سر عمله، مرد، مدیر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «آقا» در زبان فارسی به عنوان یک noun (اسم) و همچنین به عنوان یک لقب مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «آقا» به شیوهای صحیح و مؤدبانه استفاده کنید. اگر سوال خاصی در مورد کاربردهای این کلمه دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم! | ||
واژه | آقا | ||
معادل ابجد | 102 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'āqā | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [مغولی] | ||
مختصات | ( اِ.) | ||
آواشناسی | 'AqA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آقا | ||
پخش صوت |
بزرگ،سرور کلمه «آقا» در زبان فارسی به عنوان یک noun (اسم) و همچنین به عنوان یک لقب مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم: استفاده به عنوان لقب: حروف بزرگ و کوچک: استفاده در ترکیبها: نقطهگذاری: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «آقا» به شیوهای صحیح و مؤدبانه استفاده کنید. اگر سوال خاصی در مورد کاربردهای این کلمه دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
1- ارباب، افندي، خداوندگار، خواجه، سرور، سيد، صاحب، كارفرما، مالك، مخدوم
2- بابا، پدر
3- شوهر، همسر
مخدوم
sir, gentleman, monsieur, mister, gent, don, esquire, seigneur, seignior, signor, gaffer, hidalgo, sahib, padrone
سيدي، سيد، السير لقب إنجليزي
sayın
monsieur
herr
señor
signore
شخص محترم، لرد، شخص والامقام، ادم با تربیت، مسیو، سرکار، عنوانی مثل اقا، لرد یا نجیب زاده، سالار، رئیس یا استاد یا عضو دانشکده، مالک زمین، سنیور، امیر، شاهزاده، فئودال، صاحب تیول، پیر مرد روستایی، نیا، پیرمردپرحرف، سر عمله، مرد، مدیر