بلورین
licenseمعنی کلمه بلورین
معنی واژه بلورین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بلوري، بلورينه، شيشهاي 2- از جنس بلور 3- بلوره، كريستال 4- متبلور | ||
متضاد | سفالين | ||
انگلیسی | crystalline, porphyritic, pellucid, crystal | ||
عربی | بلوري | ||
ترکی | kristal | ||
فرانسوی | cristal | ||
آلمانی | kristall | ||
اسپانیایی | cristal | ||
ایتالیایی | cristallo | ||
مرتبط | شفاف، واضح، وابسته به سنگ اذرین سماکی، سلیس، روشن، حائل ماوراء | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «بلورین» به معنای «مربوط به بلور» یا «شکل بلوری» است و در متنهای مختلف به کار میرود. در ادامه به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
با توجه به این نکات میتوان از کلمه «بلورین» به درستی و به زیبایی در نگارش فارسی استفاده کرد. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بلورین" در جمله آورده شده است: ۱. شب، در زیر نور ماه، دریاچه به صورتی بلورین درخشید و زیبایی خاصی به چشم میخورد. ۲. این گلدان بلورین با طراحی خاص خود، توجه هر ببیندهای را به خود جلب میکند. ۳. صدای باران بر روی سقف بلورین منزل، به انسان حس آرامش و راحتی میدهد. ۴. او با دقت و حوصله، تکههای شکستهی بلورین را دوباره سرهم کرد تا هنری جدید خلق کند. اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بگویید! | ||
واژه | بلورین | ||
معادل ابجد | 298 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | ( ~.) [ معر - فا. ] (ص نسب .) | ||
آواشناسی | bolurin | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بلورین | ||
پخش صوت |
مها بين کلمه «بلورین» به معنای «مربوط به بلور» یا «شکل بلوری» است و در متنهای مختلف به کار میرود. در ادامه به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: جنس و نوع کلمه: نحو و ساختار جملات: استفاده درست: نکات نگارشی: با توجه به این نکات میتوان از کلمه «بلورین» به درستی و به زیبایی در نگارش فارسی استفاده کرد. البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "بلورین" در جمله آورده شده است: ۱. شب، در زیر نور ماه، دریاچه به صورتی بلورین درخشید و زیبایی خاصی به چشم میخورد.
۲. این گلدان بلورین با طراحی خاص خود، توجه هر ببیندهای را به خود جلب میکند.
۳. صدای باران بر روی سقف بلورین منزل، به انسان حس آرامش و راحتی میدهد.
۴. او با دقت و حوصله، تکههای شکستهی بلورین را دوباره سرهم کرد تا هنری جدید خلق کند. اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بگویید!
(صفت) منسوب به بلور - 1 ساخته شده ء
از بلور بلوري . - 2 جليديه . يا دست
بلورين . دستي که مانند بلور صاف و شفاف
باشد .
1- بلوري، بلورينه، شيشهاي
2- از جنس بلور
3- بلوره، كريستال
4- متبلور
سفالين
crystalline, porphyritic, pellucid, crystal
بلوري
kristal
cristal
kristall
cristal
cristallo
شفاف، واضح، وابسته به سنگ اذرین سماکی، سلیس، روشن، حائل ماوراء