آلبالو
licenseمعنی کلمه آلبالو
معنی واژه آلبالو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | sour cherry, cherry | ||
عربی | كرز حامض | ||
ترکی | kiraz | ||
فرانسوی | cerise | ||
آلمانی | kirsche | ||
اسپانیایی | cereza | ||
ایتالیایی | ciliegia | ||
مرتبط | درخت گیلاس، البالو | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آلبالو" در زبان فارسی به میوهای اشاره دارد که از خانوادهی گیلاسهاست و معمولاً رنگی تیره و طعمی ترش دارد. در نگارش این کلمه و بهکارگیری آن در جملات، نکات زیر قابل توجه است:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "آلبالو" بهطور صحیح و مؤثر در متون فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | آلبالو | ||
معادل ابجد | 70 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'ālbālu | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹آلیبالی› (زیستشناسی) | ||
مختصات | (اِمر.) | ||
آواشناسی | 'AlbAlu | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آلبالو | ||
پخش صوت |
- 1 درختي از جنس باداميها از کلمه "آلبالو" در زبان فارسی به میوهای اشاره دارد که از خانوادهی گیلاسهاست و معمولاً رنگی تیره و طعمی ترش دارد. در نگارش این کلمه و بهکارگیری آن در جملات، نکات زیر قابل توجه است: نحوه نوشتن: کلمه "آلبالو" باید با "ا" بهصورت "آ" شروع شود و بهخوبی نوشته شود. نگارش آن به صورت "البالو" نادرست است. جنس کلمه: "آلبالو" یک اسم مؤنث است و در جملات باید با صفات و افعال مؤنث در همخوانی باشد. مثال: "آلبالو خوشمزه است." جمع بستن: برای جمع بستن کلمه "آلبالو" از ساختار "آلبالوها" استفاده میشود. مثال: "آلبالوها در بازار خیلی تازه بودند." کاربرد در جملات: این کلمه میتواند به عنوان اسم برای اشاره به میوه یا به عنوان صفت در تعیین نوع میوه به کار رود. مثال: "من یک کیلو آلبالو خریدم." با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "آلبالو" بهطور صحیح و مؤثر در متون فارسی استفاده کرد.
تيره ء گل سرخيان و آن نوعي از گيلاس
است که ميوه ء آن سرخ و ترش است قراصيا
آلي بالي آلوبالو نمتک .
- 2 ميوه ء درخت آلبالو
sour cherry, cherry
كرز حامض
kiraz
cerise
kirsche
cereza
ciliegia
درخت گیلاس، البالو