بهار
licenseمعنی کلمه بهار
معنی واژه بهار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آبسال، آبسالان، بهاران، ربيع، نوبهار | ||
متضاد | پاييز 1- شكوفه 2- بتخانه، بتكده | ||
انگلیسی | spring | ||
عربی | ربيع، نابض، نبع، زنبرك، وثب، قفزة، انطلاقة، مورد، النابضية الرجوعية، ربيعي، نابضي مزود بنوابض، نبت، انطلق، قفز، ظهر، انبثق، برز، طفر، ارتفع، نزع، شق، أطلق سراح، نهض فجأة، استعجل، إنفجر ضاحكا، فجر لغما | ||
ترکی | bahar | ||
فرانسوی | printemps | ||
آلمانی | frühling | ||
اسپانیایی | primavera | ||
ایتالیایی | primavera | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بهار" در فارسی به معنای فصل بهار است و در نگارش و استفاده آن قواعد خاصی وجود دارد. در زیر به برخی از این قواعد اشاره میکنم:
با توجه به این نکات، "بهار" در متون فارسی معمولاً از اهمیت خاصی برخوردار است و به زیبایی طبیعی و نو شدن زندگی اشاره دارد. | ||
واژه | بهار | ||
معادل ابجد | 208 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | bahār | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [سنسکریت] [قدیمی] | ||
مختصات | ( ~. دَ) (مص ل .) | ||
آواشناسی | bahAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بهار | ||
پخش صوت |
يکي از فصلهاي چهارگانه سال، کلمه "بهار" در فارسی به معنای فصل بهار است و در نگارش و استفاده آن قواعد خاصی وجود دارد. در زیر به برخی از این قواعد اشاره میکنم: نوشتن با حروف صحیح: کلمه "بهار" باید با حروف صحیح و به طور کامل نوشته شود. استفاده در جمله: این کلمه میتواند در جملات به عنوان اسم، موضوع یا مفعول استفاده شود. به عنوان مثال: حروف اضافه: در ترکیب با حروف اضافه نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد: قید زمان: کلمه "بهار" میتواند به عنوان قید زمان در جملات کاربرد داشته باشد: با توجه به این نکات، "بهار" در متون فارسی معمولاً از اهمیت خاصی برخوردار است و به زیبایی طبیعی و نو شدن زندگی اشاره دارد.
سه ماه اول سال خورشيدي: فروردين، ارديبهشت، خرداد
1- آبسال، آبسالان، بهاران، ربيع، نوبهار
پاييز
1- شكوفه
2- بتخانه، بتكده
spring
ربيع، نابض، نبع، زنبرك، وثب، قفزة، انطلاقة، مورد، النابضية الرجوعية، ربيعي، نابضي مزود بنوابض، نبت، انطلق، قفز، ظهر، انبثق، برز، طفر، ارتفع، نزع، شق، أطلق سراح، نهض فجأة، استعجل، إنفجر ضاحكا، فجر لغما
bahar
printemps
frühling
primavera
primavera