بیرون آوردن
licenseمعنی کلمه بیرون آوردن
معنی واژه بیرون آوردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | scoop, unweave, bringing out | ||
عربی | مغرفة، سبق صحفي، مجرفة، نبأ مثير، فائدة، صفيحة، تجويف، حلج القطن، حقق فائدة كبيرة، غرف، إنفرد بنشر الخبر، أخذ بمغرفة، جوف، نزع الحب، سبق غيره في نشر الخبر | ||
مرتبط | بیرون اوردن، گود کردن، کندن، از پیچیدگی دراوردن، گره گشودن، وابافتن، واچیدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، ترکیب "بیرون آوردن" به معنای خارج کردن چیزی از یک مکان یا حالت خاص است. در استفاده از این کلمه، برخی از قواعد نگارشی و زبانی را میتوان توجه کرد:
هدایتهای فوق میتواند به نگارش صحیح و استفاده موثر از "بیرون آوردن" کمک کند. | ||
واژه | بیرون آوردن | ||
معادل ابجد | 529 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بیرون آوردن | ||
پخش صوت |
- 1 خارج کردن بدر آوردن . - 2 در زبان فارسی، ترکیب "بیرون آوردن" به معنای خارج کردن چیزی از یک مکان یا حالت خاص است. در استفاده از این کلمه، برخی از قواعد نگارشی و زبانی را میتوان توجه کرد: جدا نویسی: "بیرون" و "آوردن" به طور جداگانه نوشته میشوند و به عنوان یک فعل ترکیبی در نظر گرفته میشوند. فعل مرکب: "بیرون آوردن" به عنوان یک فعل مرکب شناخته میشود و میتواند در زمانهای مختلف صرف شود: مانند "بیرون میآورم" (مضارع) و "بیرون آورد" (گذشته). استفاده درست در جملات: باید به قواعد جملهبندی و ساختار فعل توجه داشت. به عنوان مثال: نقشها و قیدها: با توجه به کارکرد آن در جمله، میتوان از قیدهایی مانند "بهطور مرتب" یا "به آرامی" نیز استفاده کرد. مثلاً: "او به آرامی کتاب را بیرون آورد." هدایتهای فوق میتواند به نگارش صحیح و استفاده موثر از "بیرون آوردن" کمک کند.
ظاهر کردن آشکار ساختن .
scoop, unweave, bringing out
مغرفة، سبق صحفي، مجرفة، نبأ مثير، فائدة، صفيحة، تجويف، حلج القطن، حقق فائدة كبيرة، غرف، إنفرد بنشر الخبر، أخذ بمغرفة، جوف، نزع الحب، سبق غيره في نشر الخبر
بیرون اوردن، گود کردن، کندن، از پیچیدگی دراوردن، گره گشودن، وابافتن، واچیدن