پاپوش
licenseمعنی کلمه پاپوش
معنی واژه پاپوش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پروندهسازي، پرونده، مزاحمت 2- گرفتاري، مخمصه 3- ارسي، پاچپله، پايافزار، كفش | ||
انگلیسی | footwear,sleeper,footgear | ||
عربی | حذاء، خف، لباس القدم، الأحذية | ||
ترکی | takunya | ||
فرانسوی | sabots | ||
آلمانی | verstopft | ||
اسپانیایی | zuecos | ||
ایتالیایی | zoccoli | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پاپوش" در زبان فارسی به معنای نوعی پوشش برای پا مانند کفش یا چکمه به کار میرود. در ارتباط با این کلمه، چند نکته نگارشی و قواعد فارسی را میتوان مطرح کرد:
این نکات میتواند به شما در درک و استفاده صحیح از کلمه "پاپوش" کمک کند. اگر سوال خاصتری در مورد این کلمه یا قواعد دیگر دارید، لطفاً بپرسید! | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی) البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پاپوش" در جمله آوردهام:
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم! | ||
واژه | پاپوش | ||
معادل ابجد | 311 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | pāpuš | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) | ||
مختصات | (اِمر.) | ||
آواشناسی | pApuS | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پاپوش | ||
پخش صوت |
- 1 کفش پا افزار (مطلقا) . کلمه "پاپوش" در زبان فارسی به معنای نوعی پوشش برای پا مانند کفش یا چکمه به کار میرود. در ارتباط با این کلمه، چند نکته نگارشی و قواعد فارسی را میتوان مطرح کرد: نوشتار صحیح: "پاپوش" به صورت صحیح همینطور نوشته میشود و از نظر املایی درست است. جنس کلمه: "پاپوش" یک اسم است و از لحاظ معنایی مربوط به پوشاک و لوازم جانبی است. تکثیر و جمع: برای جمع بستن این کلمه میتوان از "پاپوشها" استفاده کرد. به این صورت: کاربردهای کلمه: این کلمه میتواند به صورت توصیفی یا در ترکیبها به کار رود. مثلاً "پاپوش چرمی" یا "پاپوش نرم". جایگاه در جمله: "پاپوش" میتواند در انواع مختلف جملات به کار برود، مثلاً: این نکات میتواند به شما در درک و استفاده صحیح از کلمه "پاپوش" کمک کند. اگر سوال خاصتری در مورد این کلمه یا قواعد دیگر دارید، لطفاً بپرسید! البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پاپوش" در جمله آوردهام: اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
-2 (خصوصا) کفش راحتي مخمل مزين به يراقهاي
طلا و دانه هاي الماس بدلي که يک قرن پيش
زنان ايراني در داخل منزل آنرا بپاميکردند
- 3 عايق و مانع و سدي که در راه پيشرفت
يا زندگاني مردم ايجاد کنند .
1- پروندهسازي، پرونده، مزاحمت
2- گرفتاري، مخمصه
3- ارسي، پاچپله، پايافزار، كفش
footwear,sleeper,footgear
حذاء، خف، لباس القدم، الأحذية
takunya
sabots
verstopft
zuecos
zoccoli