پاچه
licenseمعنی کلمه پاچه
معنی واژه پاچه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | leg, foot, trotter | ||
عربی | ساق، مباراة الذهاب، رجل، مباراة العودة، دعامة، فخذ، عصا، ورك الدجاج | ||
ترکی | bacak | ||
فرانسوی | jambe | ||
آلمانی | bein | ||
اسپانیایی | pierna | ||
ایتالیایی | gamba | ||
مرتبط | پا، ساق پا، ساق، پایه، ران، فوت، قدم، دامنه، هجای شعری، اسب یورتمه رو، یورتمه ران، شخص چابک و پرکار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پاچه" در زبان فارسی به چند معنی و کاربرد متفاوت اشاره دارد. در اینجا برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم:
با توجه به نکات فوق، در نگارشهای خود دقت کنید که از کلمه "پاچه" به صورت صحیح و در بافت مناسب استفاده کنید. | ||
واژه | پاچه | ||
معادل ابجد | 11 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | pāče | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [مصغرِ پا] ‹پایچه، پاژه› | ||
مختصات | (چِ) (اِمصغ .) | ||
آواشناسی | pACe | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پاچه | ||
پخش صوت |
پاي انسان يا گوسفند از زانو تا کف پا کلمه "پاچه" در زبان فارسی به چند معنی و کاربرد متفاوت اشاره دارد. در اینجا برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم: معنی کلمه: "پاچه" در فارسی میتواند به معنی قسمت پایینی پا (به ویژه در حیوانات) یا به معنای نوعی غذای محلی (پاچهخواری) باشد. بنابراین در نوشتن، با توجه به بافت جملات، باید توجه داشت که معنی مورد نظر چیست. زبان عامیانه و رسمی: استفاده از "پاچه" در زبان گفتاری و محاورهای رایج است، اما در نوشتههای رسمی ممکن است کمتر دیده شود. در متون رسمی و ادبی، به جای "پاچه"، ممکن است از واژههای دیگری استفاده شود. ترکیبها: "پاچه" ممکن است با دیگر کلمات ترکیب شود. به عنوان مثال: نوشتن با حرف کوچک و بزرگ: این کلمه نیاز به نوشتار با حرف بزرگ ندارد، مگر اینکه در ابتدای جمله یا عنوان باشد. با توجه به نکات فوق، در نگارشهای خود دقت کنید که از کلمه "پاچه" به صورت صحیح و در بافت مناسب استفاده کنید.
leg, foot, trotter
ساق، مباراة الذهاب، رجل، مباراة العودة، دعامة، فخذ، عصا، ورك الدجاج
bacak
jambe
bein
pierna
gamba
پا، ساق پا، ساق، پایه، ران، فوت، قدم، دامنه، هجای شعری، اسب یورتمه رو، یورتمه ران، شخص چابک و پرکار