جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
345
اطلاعات بیشتر واژه
واژه پادشاه
معادل ابجد 313
تعداد حروف 6
تلفظ pād[e]šāh
نوع اسم
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم) [پهلوی:pataxšā] ‹پادشا، پادشه›
مختصات ( ~.) [ په . ] (اِمر.)
آواشناسی pAdeSAh
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر پادشاه
پخش صوت

‎ - 1 هر سلطاني که داراي تاج و تخت
باشد ملک سلطان . ‎ - 2 فرمانروا حاکم
مسلط صاحب اختيار . ‎ - 3 خدا. ‎ - 4 مجاز
ماذون مختار. ‎ -5 محيط تاونده : (والله
محيط بالکافرين و الله پادشاه است بر نا
گرويدگان و تاونده با ايشان.)(کشف الاسرار
ميبدي . مداش ‎ 3 :1 ص ‎51) يا پادشاه چين .
‎ - 1 خاقان چين . ‎ - 2 آفتاب خورشيد . يا
پادشاه ختن . ‎ - 1 سلطان ختن . ‎ - 2 خوشيد
آفتاب . يا پادشاه ددان . شير اسد . يا
پادشاه درندگان . شير . يا پادشاه معظم .
سلطان بزرگ خداوند بزرگ . يا پادشاه
نوروزي . ‎ - 1 کسي که از صبح تا عصر روز
نوروز براي تفريح مردم عنوان پادشاه داشت
و از مردم پول مي ستد و آنرا با حاکم
تقسيم ميکرد مير نوروزي . ‎ - 2 آنکه اسما
نه رسما بپادشاهي برگزيده شود آنکه بطريق
استهزا ء وي را بدين سمت نصب کنند :
(خمار را باتفاق باسم سلطنت موسوم
کردند و پادشاه نوروزي از وي برساختند.)
يا پادشاه نيمروز. ‎ - 1 پادشاه سيستان .
‎ - 2 آفتاب خورشيد . ‎ - 3 مردم نيک
پي و مبارک قدم . ‎ - 4 حضرت آدم بسبب آنکه
طبق روايات تا نيمروز در بهشت بود .
‎ - 5 رسول اکرم ص از آن باب که طبق روايت
شفاعت امتان خود را تا نيمروز خواهد کرد .
امير، تاجور، خديو، سلطان، سلطان، شاه، شاهنشاه، شهريار، ملك
رعيت
king, monarch, sovereign, shah, potentate, rex, sovran
ملك، عاهل، شاه في الشطرنج، المسيح، ملِك
kral
roi
könig
rey
re
شهریار، خسرو، فرمانروای مطلق، مرد کلاهدار، خدیو، فرمانروا، سایس، طرفدار، فرمانروای مقتدر، شخص توانا

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پادشاه" در زبان فارسی به معنای حاکم و سلطانی بزرگ است و در نوشتار و گفتار فارسی قواعد خاصی برای استفاده و نگارش آن وجود دارد. در ادامه، برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه آورده شده است:

  1. نقطه‌گذاری:

    • در متن‌های رسمی و ادبی، در صورتی که "پادشاه" در پایان جمله باشد، باید قبل از نقطه پایانی (نقطه، علامت تعجب، علامت سوال و ...) یک فاصله وجود داشته باشد.
  2. استفاده از علامت‌های خاص:

    • گاهی اوقات "پادشاه" را می‌توان با صفات یا عناوین دیگر به کار برد: مثلاً "پادشاه ایران"، "پادشاهی عادل"، یا "پادشاه بزرگ".
  3. قواعد کسر و اضافه:

    • در جمله‌ای که حذف می‌شود، ممکن است کلمه "پادشاه" به صورت مضاف نیز به کار رود: "پادشاهی که...".
  4. تلفظ:

    • تلفظ صحیح "پادشاه" به صورت "پادشاه" است و در صورتی که در مکالمات رسمی و ادبی بیان می‌شود، بهتر است با دقت فراوان ادا شود.
  5. فرهنگی و تاریخی:

    • در ادبیات فارسی، "پادشاه" به عنوان نماد قدرت و سلطنت به کار می‌رود. استفاده از این کلمه در متن‌های تاریخی و ادبی باید با توجه به زمینه زمانی و فرهنگی صورت گیرد.
  6. تطابق با قواعد دستوری:
    • در جملاتی که این کلمه به کار می‌رود، باید به قواعد دستوری دیگر زبان فارسی (مانند فعل و فاعل) توجه کرد؛ مثلاً "پادشاه در جنگ پیروز شد".

با رعایت این نکات، می‌توان کلمه "پادشاه" را به‌طور صحیح و مؤثر در نوشتار فارسی به کار برد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی