جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pāš
foot  |

پاش

معنی: ‎ -1 (اسم) پاشيدن برافشاندن . ‎ -2 امراز
(پاشيدن) ‎ -3 در کلمات مرکب مانند گهرپاش .
نمک پاش عطر پاش آب پاش گلاب پاش
زر پاش مخفف پاشنده است . ‎ -4 پريشان
افشان .
331 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن مضارعِ پاشیدن)
مختصات: (اِمص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: بن حال
آواشناسی: pAS
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 303
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
foot | leg , paw , bottom , ground , end , ped , foundation , chance , accident , happening , part , partner , peg , playmate , pod , power , strength , account , support , spray
ترکی
sıçrama
فرانسوی
éclaboussure
آلمانی
spritzen
اسپانیایی
chapoteo
ایتالیایی
spruzzo
عربی
قدم | سفح , أسفل , تفعيلة , قعر , كعب , سير , خطو , شىء كالقدم , قدم الجورب , رواسب , القدم قياس للطول , رقص , مشى , إجتاز سيرا , سار الى الامام
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «پاش» در زبان فارسی بسته به متن و سیاق استفاده، معانی و کاربردهای مختلفی دارد. به‌طور کلی، به چند نکته در مورد قواعد نگارشی و مصداق‌های این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. کاربرد در جملات: کلمه «پاش» معمولاً به معنای پا یا پاشنه به کار می‌رود و در جملات مختلف می‌تواند به عنوان اسم یا فعل (در صورت ترکیب با دیگر کلمات) استفاده شود. برای مثال:

    • او پایش را به زمین گذاشت.
    • پاشنه‌ی کفش او شکست.
  2. نکات نگارشی:

    • همواره از نگارش صحیح کلمات اطمینان حاصل کنید. «پاش» باید به درستی و با توجه به قواعد زبان فارسی به کار رود.
    • به قواعد املایی و نگارشی توجه کنید؛ به‌ویژه در مواردی که کلمه به عنوان نام خاص به کار می‌رود.
  3. استفاده در اصطلاحات: «پاش» در برخی اصطلاحات نیز به کار می‌رود، مثلاً:

    • «پاش به میان آمدن» به معنای ورود به یک بحث یا موضوع است.
  4. قید زمان: در مواردی که به عنوان قید زمان استفاده می‌شود، مثل «پاش وقتی که...» باید دقت کنید تا ارتباط معنایی روشنی برقرار شود.

با توجه به این نکات، سعی کنید هنگام نوشتن و استفاده از کلمه «پاش»، به سیاق جمله و معنای مورد نظر توجه کافی داشته باشید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پاش" در جمله آورده‌ام:

  1. او به زمین خورد و پایش آسیب دید و حالا پاش درد می‌کند.
  2. وقتی باران می‌بارید، پاش را در آب گذاشت و از خنکی آن لذت برد.
  3. بچه‌ها به پارک رفتند و با پاشان توی شیب سر خوردند.
  4. او در پیاده‌روی به طور تصادفی پایش به سنگی برخورد کرد و تعادلش را از دست داد.
  5. وقتی گل‌های حیاط را آب می‌داد، پاش در گِل فرو رفت.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: پا، فوت، قدم، دامنه، پاچه، هجای شعری، ساق پا، ساق، پایه، ران، مرحله، پنجه، دست، چنگال، چنگ، پایین، زیر، ته، کف، کشتی، زمین، خاک، زمینه، میدان، اساس، پایان، ختم، انتها، خاتمه، آخر، منظور، زنبیل، سبد، بنیاد، شالوده، بنیان، پی، شانس، فرصت، بخت، تصادف، مجال، حادثه، سانحه، اتفاق، واقعه ناگوار، روی داد، پیش امد، بخش، پاره، قطعه، جزء، عضو، نقطه، شریک، همسر، یار، سهیم، انباز، میخ، میخ چوبی، چنگک، درجه، دندانه، همبازی، مرد، غلاف، نیام، پوسته محافظ، پوست برونی، قوزه پنبه، قدرت، برق، توان، نیرو، اقتدار، حکومت، استحکام، قوت، توانایی، دوام، زور، حساب، گزارش، شرح، صورت حساب، خبر، حکایت، پشتیبانی، کمک، تکیه، تقویت، تکیه گاه، طرفداری

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری