آب گردیدن
licenseمعنی کلمه آب گردیدن
معنی واژه آب گردیدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | ماء، بحر، مائي، روى، مزج بالماء، سقى، ذرف، نقع، زود بماء الشرب، أضاف الماء إلى، أضفى على القماش تموجا صقي | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "آب گردیدن" به معنای تبدیل شدن به آب یا تغییر حالت به آب است. این عبارت از دو کلمه "آب" و "گردیدن" تشکیل شده است. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این ترکیب میپردازیم:
با رعایت این قواعد، میتوان بهراحتی از واژه "آب گردیدن" در جملات و متون مختلف استفاده کرد. | ||
واژه | آب گردیدن | ||
معادل ابجد | 291 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آب گردیدن | ||
پخش صوت |
آب شدن بصورت آب در آمدن عبارت "آب گردیدن" به معنای تبدیل شدن به آب یا تغییر حالت به آب است. این عبارت از دو کلمه "آب" و "گردیدن" تشکیل شده است. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این ترکیب میپردازیم: بنا به قواعد صرف و نحو: "آب" بهعنوان اسم و "گردیدن" بهعنوان فعل است. افعال در زبان فارسی معمولاً در زمانهای مختلف صرف میشوند و باید توجه داشت که فعل بر اساس فاعل و زمان جمله تغییر میکند. تطابق فعل و فاعل: اگر بخواهید جملهای با "آب گردیدن" بسازید، باید فاعل را به درستی مشخص کنید. بهعنوان مثال: "آب در گرما گردید." نحوه استفاده در جملات: این عبارت ممکن است بهعنوان یک استعاره یا مجاز نیز به کار برود. بهعنوان مثال، میتوان از ترکیب "آب گردیدن" برای توصیف احساسی همچون تسلیم شدن یا نرم شدن استفاده کرد. نکات نگارشی: در نگارش و تایپ، باید اطمینان حاصل کرد که از فاصلهها و نشانههای نگارشی بهدرستی استفاده شود. مثلاً در میانه جمله، باید از ویرگول یا نقطه برای جدا کردن بخشهای مختلف استفاده کرد. با رعایت این قواعد، میتوان بهراحتی از واژه "آب گردیدن" در جملات و متون مختلف استفاده کرد.
مايع شدن . يا از شرم (خجالت)
آب گرديدن .
ماء، بحر، مائي، روى، مزج بالماء، سقى، ذرف، نقع، زود بماء الشرب، أضاف الماء إلى، أضفى على القماش تموجا صقي