پدر بزرگ
licenseمعنی کلمه پدر بزرگ
معنی واژه پدر بزرگ
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | grandfather, grandpa, grandsire, progenitor, grandsir | ||
| عربی | جد، السلف | ||
| مرتبط | نیا، پیر مرد، بابا، جد، پیشرو، نمونه | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پدر بزرگ" به معنی پدربزرگ یا پدرِ پدر است و در زبان فارسی از دو قسمت تشکیل شده است: "پدر" و "بزرگ". برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پدر بزرگ" به‌درستی استفاده کنید. | ||
| واژه | پدر بزرگ | ||
| معادل ابجد | 435 | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| نوع | اسم | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی پدر بزرگ | ||
| پخش صوت | |||
-1 پدر پدر جد پدري . -2 پدر کلمه "پدر بزرگ" به معنی پدربزرگ یا پدرِ پدر است و در زبان فارسی از دو قسمت تشکیل شده است: "پدر" و "بزرگ". برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، به نکات زیر توجه کنید: فاصله: در نوشتن "پدر بزرگ"، بهتر است بین دو کلمه فاصله بگذارید. این دو کلمه به صورت جداگانه نوشته می‌شوند و به هم متصل نیستند. نقطه‌گذاری: اگر کلمه "پدر بزرگ" در وسط جمله به کار می‌رود، باید به قواعد نقطه‌گذاری توجه کنید. مثلاً: "پدر بزرگ‌ام همیشه مهربان بود." حروف بزرگ: اگر "پدر بزرگ" جزو عنوان یا نام خاصی است، ممکن است نیاز باشد که حروف اول کلمات بزرگ نوشته شوند، اما در حالت عادی نیازی به این کار نیست. صرف و نحو: این کلمه به‌صورت جمع نیز می‌تواند به کار رود، مثلاً "پدر بزرگ‌ها" یا "پدر بزرگ‌های من". با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پدر بزرگ" به‌درستی استفاده کنید.
مادر جد مادري .
grandfather, grandpa, grandsire, progenitor, grandsir
جد، السلف
نیا، پیر مرد، بابا، جد، پیشرو، نمونه
