پدرام
licenseمعنی کلمه پدرام
معنی واژه پدرام
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- پاينده، جاويد، مانا 2- بانشاط، خوش، خوشدل، شادمان، شاد، مسرور 3- آراسته، مرتب، منظم 4- درست، صحيح، نيكو 5- خجسته، سعد، فرخنده، مبارك، همايون 6- ابتهاج، خوشي، شادي | ||
| متضاد | شوريده، شوم، ناپدرام | ||
| انگلیسی | father, dad, sire, pater, abba, baba, my father | ||
| عربی | الآب، الأب، أب، بابا، الله، سلف، والد، ولد، أنشأ، نجب | ||
| ترکی | babam | ||
| فرانسوی | mon père | ||
| آلمانی | mein vater | ||
| اسپانیایی | mi padre | ||
| ایتالیایی | mio padre | ||
| مرتبط | پدر، بابا، والد، آقاجان، پاپا، اعلیحضرتا، پدر روحانی، ابا | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پدرام" یک اسم خاص است و در زبان فارسی به عنوان نام شخص یا شخصیت استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و گرامری مربوط به این کلمه و نام‌های مشابه اشاره می‌کنم:
اگر سوال خاصی در مورد نحوه استفاده از کلمه "پدرام" یا هر موضوع نگارشی دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم! | ||
| واژه | پدرام | ||
| معادل ابجد | 247 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | pedrām | ||
| نوع | صفت | ||
| نقش دستوری | اسم خاص اشخاص | ||
| ترکیب | (صفت) [قدیمی] | ||
| مختصات | (پَ یا پِ) (ص مر.) | ||
| آواشناسی | pedrAm | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی پدرام | ||
| پخش صوت | |||
-1 آراسته نيکو . -2 خوشدل کلمه "پدرام" یک اسم خاص است و در زبان فارسی به عنوان نام شخص یا شخصیت استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و گرامری مربوط به این کلمه و نام‌های مشابه اشاره می‌کنم: حروف بزرگ: در ابتدای جمله یا در موارد خاص، نام‌های خود همیشه با حرف بزرگ نوشته می‌شوند. مثلاً: "پدرام در جلسه حاضر بود." نوشتن حروف: دقت کنید که کلمه "پدرام" باید به درستی و بدون اشتباه نوشته شود تا از ابتذال یا گیجی خواننده جلوگیری شود. مضاف و مضاف‌الیه: اگر بخواهید از این کلمه در ترکیب‌های مضاف و مضاف‌الیه استفاده کنید، باید به ساختار آنها توجه کنید. مثلاً: "کتاب پدرام" یا "دوست پدرام". نقطه‌گذاری: در متون نوشته شده، اگر از نام پدرام در انتهای جمله استفاده کنید، باید به قواعد نقطه‌گذاری توجه کنید: "پدرام به سفر رفت." قید کردن: اگر به ویژگی‌ها یا صفات پدرام اشاره کنید، بهتر است قید را به‌درستی به کار ببرید. مثلاً: "پدرام باهوش و خلاق است." اگر سوال خاصی در مورد نحوه استفاده از کلمه "پدرام" یا هر موضوع نگارشی دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!
شاد خرم خوش مبتهج مقابل درشت
ناپدرام بدرام -3 مبارک فرخ خجسته
بفال نيک مقابل شوم. -4 هميشه دايم
پاينده . -5 سهل مقابل درشت حزن :
(اگر چه راه ناپدرام باشد .
بپدرامد چو خوش فرجام باشد .)
(ويس و رامين)
-6 درست صحيح . -7 مرتب منظم منتظم
مقابل شوريده بدرام . -8 (اسم) جاي
خواب و آرام . -9 شادي خوشي :
(ما بشادي همه گوييم که اي رود بموي
ما بپدرام همي گوييم اي زير بنال .)
(فرخي)
1- پاينده، جاويد، مانا
2- بانشاط، خوش، خوشدل، شادمان، شاد، مسرور
3- آراسته، مرتب، منظم
4- درست، صحيح، نيكو
5- خجسته، سعد، فرخنده، مبارك، همايون
6- ابتهاج، خوشي، شادي
شوريده، شوم، ناپدرام
father, dad, sire, pater, abba, baba, my father
الآب، الأب، أب، بابا، الله، سلف، والد، ولد، أنشأ، نجب
babam
mon père
mein vater
mi padre
mio padre
پدر، بابا، والد، آقاجان، پاپا، اعلیحضرتا، پدر روحانی، ابا
