پردار
licenseمعنی کلمه پردار
معنی واژه پردار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | fledge, flying, plumate, plumose, plumy, predator | ||
عربی | الريش | ||
ترکی | tüylü | ||
فرانسوی | à plumes | ||
آلمانی | gefiedert | ||
اسپانیایی | plumado | ||
ایتالیایی | piumato | ||
مرتبط | پرواز کننده، قابل پرواز، سریع السیر، بال و پر زن، بسرعت گذرنده، پروبال دار، دارای پر وبال زیبا، دارای دسته پر، با پر اراسته، شبیه پر، کرکی، نرم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پردار" در زبان فارسی به معنای پوشش دادن یا پنهان کردن چیزی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به نکات زیر توجه کرد:
در نهایت، توجه به بافت و مفهوم کلمه در جمله از اهمیت بالایی برخوردار است، تا استفاده از آن مناسب و معنا دار باشد. | ||
واژه | پردار | ||
معادل ابجد | 407 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | pardAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پردار | ||
پخش صوت |
دارنده ء پرصاحب پر داراي پر کلمه "پردار" در زبان فارسی به معنای پوشش دادن یا پنهان کردن چیزی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به نکات زیر توجه کرد: معنا: "پردار" به معنای پوشاندن یا پنهان کردن است. در متون ادبی، این کلمه میتواند به صورت استعاری نیز استفاده شود. نحو: این کلمه معمولاً به عنوان فعل به کار میرود و میتواند با فاعل و مفعول ترکیب شود. به عنوان مثال: "او پردهها را پردار کرد." صرف فعل: این کلمه بسته به زمان و فاعل ممکن است تغییر کند. مثلاً: "او پردار میکند"، "او پردار کرد"، "او پردار خواهد کرد". علامتهای نگارشی: در متنهایی که از این کلمه استفاده میشود، باید به نکات نگارشی نظیر نقطهگذاری، فاصلهها و حروف اضافه توجه شود تا متن خوانا و روان باشد. در نهایت، توجه به بافت و مفهوم کلمه در جمله از اهمیت بالایی برخوردار است، تا استفاده از آن مناسب و معنا دار باشد.
مقابل بي پر .
fledge, flying, plumate, plumose, plumy, predator
الريش
tüylü
à plumes
gefiedert
plumado
piumato
پرواز کننده، قابل پرواز، سریع السیر، بال و پر زن، بسرعت گذرنده، پروبال دار، دارای پر وبال زیبا، دارای دسته پر، با پر اراسته، شبیه پر، کرکی، نرم