پلاک
license
98
1667
100
معنی کلمه پلاک
معنی واژه پلاک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | plaque, plate, license plate, tag | ||
عربی | بروش، صحيفة معدنية، بروش اسنان، لوحة، الترسبات | ||
ترکی | plak | ||
فرانسوی | plaque | ||
آلمانی | plakette | ||
اسپانیایی | placa | ||
ایتالیایی | placca | ||
مرتبط | لوحه، نشان، صفحه کوچک، صفحه، بشقاب، لوح، قاب، برچسب، علامت، سوش، منگوله یا نوار، بند گردان سرود | ||
واژه | پلاک | ||
معادل ابجد | 53 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | pelāk | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [فرانسوی: plaque] | ||
مختصات | (پِ) [ فر. ] ( اِ.) | ||
آواشناسی | pelAk | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پلاک | ||
پخش صوت |
فرانسوي پلمک
(اسم) -1 اوح و صفحه اي از فلز سنگ
و مانند آن . -2 ورقه يا لوح فلزي که
نام و نشاني کسان يا شغل و امثال آن بر
رويش حک و بر در خانه يا روي اشيا
نصب کنند .
ورقه يا لوح آهن يا برنج و مس که روي آن نام و شغل ونمره
حک شود
plaque, plate, license plate, tag
بروش، صحيفة معدنية، بروش اسنان، لوحة، الترسبات
plak
plaque
plakette
placa
placca
لوحه، نشان، صفحه کوچک، صفحه، بشقاب، لوح، قاب، برچسب، علامت، سوش، منگوله یا نوار، بند گردان سرود