پلغیدن
licenseمعنی کلمه پلغیدن
معنی واژه پلغیدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر لازم) [قدیمی]
مختصات:
(پُ لُ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
1096
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
bridge
ترکی
ulaşmak için
فرانسوی
atteindre
آلمانی
erreichen
اسپانیایی
alcanzar
ایتالیایی
raggiungere
عربی
جسر | شىء كشكل الجسر , جسر النظارتين , مشط العود , بريدج لعبة ورق , أقام جسر , نسف جسوره , كوبري
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پلغیدن" در زبان فارسی به معنای "خزیدن" یا "پیش رفتن به آرامی" به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی و ادبی در جملات، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
-
استفاده درست از فعل: "پلغیدن" یک فعل است و باید در جملات به درستی صرف شود. به عنوان مثال:
- "او به آرامی پلغید و به زیر میز رسید."
-
سازگاری با زمان: هنگام استفاده از "پلغیدن"، توجه به زمان فعل (ماضی، مضارع، آینده) ضروری است. به عنوان مثال:
- "او در گذشته پلغید." (ماضی)
- "او در حال حاضر پلغیده است." (مضارع)
-
جنس و شمار: توجه به جنس و شمار فاعل نیز مهم است. به عنوان مثال:
- "او پلغید." (مرد)
- "او (زن) پلغید."
-
مفرد و جمع: در صورت استفاده در جملات جمع، شکل فعل باید متناسب باشد:
- "آنها پلغیدند و به زیر میز رفتند."
- ستیغ جمله: کلمه "پلغیدن" میتواند در موقعیتهای مختلفی به کار رود، لذا باید توجه داشت که جایگاه آن در جملات درست باشد:
- "او به آرامی پلغید تا کسی او را نبیند."
بهطور کلی، برای نگارش صحیح و ادبی جملات حاوی "پلغیدن"، باید به قواعد زبان فارسی و نحوه ساخت جملات دقت شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- وقتی که پایش را روی زمین گذاشت، ناگهان پلغید و زمین خورد.
- بچهها با سرعت به سمت تپه دویدند و همانطور که میدویدند، گاهی پلغیدند و دوباره بلند شدند.
- در مسابقه دو، یکی از شرکتکنندگان ناگهان پایش لیز خورد و پلغید، اما به سرعت دوباره به مسیر برگشت.