آهن تاب
licenseمعنی کلمه آهن تاب
معنی واژه آهن تاب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | iron | ||
عربی | حديد، مكواة، قوة، الصين، صلابة، حديدي، كوى الملابس، زود بالحديد، قيد بالأصفاد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آهن تاب" به طور کلی به دو بخش "آهن" و "تاب" تقسیم میشود. در نگارش و استفاده از این ترکیب کلمهای، نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
با رعایت این نکات میتوانید از "آهن تاب" در متنهای خود به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | آهن تاب | ||
معادل ابجد | 459 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | اسم صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آهن تاب | ||
پخش صوت |
آنچه با آهن تفته گرم شده کلمه "آهن تاب" به طور کلی به دو بخش "آهن" و "تاب" تقسیم میشود. در نگارش و استفاده از این ترکیب کلمهای، نکات زیر مورد توجه قرار گیرد: نقطهگذاری: در صورتی که "آهن تاب" بخشی از جمله باشد یا به عنوان یک اسم خاص به کار رود، باید توجه داشت که استانداردهای نگارشی رعایت شود. به عنوان مثال: حروف بزرگ و کوچک: اگر "آهن تاب" نام یک محصول خاص یا برند باشد، باید حروف اول هر کلمه بزرگ نوشته شود: تلفظ و تحریر: دقت کنید که در تلفظ و تحریر این دو واژه، به صداها و تلفظ صحیح آنها توجه کنید. "آهن" به صورت "آهَنْ" و "تاب" به صورت "تَاب" باید خوانده شود. با رعایت این نکات میتوانید از "آهن تاب" در متنهای خود به درستی استفاده کنید.
باشد. يا آب آهن تاب . آبي که آهن تفته در
آن افکنند يا فرو برند
(در طب مستعمل است) .
iron
حديد، مكواة، قوة، الصين، صلابة، حديدي، كوى الملابس، زود بالحديد، قيد بالأصفاد