پوت
licenseمعنی کلمه پوت
معنی واژه پوت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | put | ||
عربی | وضع، فرض، اقترح، صاغ، عين، قذف الكرة، كرس نفسه لعمل أو غاية، رمية، ضربة غولف، يضع | ||
ترکی | koymak | ||
فرانسوی | mettre | ||
آلمانی | setzen | ||
اسپانیایی | poner | ||
ایتالیایی | mettere | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «پوت» در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی بکار رود و از نظر نگارشی قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات مربوط به این کلمه اشاره میشود:
بهطور کلی، «پوت» مستلزم توجه به ساختار و سیاق جمله است تا مفهوم مورد نظر بهدرستی منتقل شود. اگر سوال خاصتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم! | ||
واژه | پوت | ||
معادل ابجد | 408 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | put | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | put | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پوت | ||
پخش صوت |
روسي سنگ اندازه اي است در روسيه کلمه «پوت» در زبان فارسی میتواند به معانی مختلفی بکار رود و از نظر نگارشی قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات مربوط به این کلمه اشاره میشود: نقطهگذاری: اگر کلمه «پوت» در جملات قرار گیرد، رعایت نقطهگذاری در پایان جمله الزامی است. به عنوان مثال: «من پوت را به زمین زدم.» قید و حصر: اگر «پوت» در جملات قیدی استفاده شود، باید دقت کنید که به درستی با فعل یا اسم دیگر همراستا شود. به عنوان مثال: «او پوت خود را با دقت انتخاب کرد.» استفاده از حروف اضافه: اگر از حروف اضافه مانند «در»، «به» و ... استفاده شود، باید به متن توجه کرد. مثلاً: «من در پوت قدم میزنم.» نحو و ساختار جمله: کلمه «پوت» ممکن است به عنوان اسم، فعل یا قید در جمله بکار برود، بنابراین باید با ساختار جملات هماهنگ شود. به عنوان نمونه: «این پوت بسیار راحت است.» یا «او پوت خود را به آرامی روی زمین گذاشت.» بهطور کلی، «پوت» مستلزم توجه به ساختار و سیاق جمله است تا مفهوم مورد نظر بهدرستی منتقل شود. اگر سوال خاصتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
برابر با 16 کيلوگرم
put
وضع، فرض، اقترح، صاغ، عين، قذف الكرة، كرس نفسه لعمل أو غاية، رمية، ضربة غولف، يضع
koymak
mettre
setzen
poner
mettere