آهنگ
licenseمعنی کلمه آهنگ
معنی واژه آهنگ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اراده، خواست، داعيه، عزم، عزيمت، قصد، ميل، نيت 2- سرود، لحن، مقام، ملودي، نشيد، نغمه، نوا 3- فحوا، مفاد 4- اسلوب، راه، روش، طرز | ||
انگلیسی | cadence, music, tone, tonality, tune, melody, lilt, air, intonation, setting, sonance | ||
عربی | إيقاع، كادنزا موسيقي، محط، نغمة ختامية | ||
ترکی | müzik | ||
فرانسوی | musique | ||
آلمانی | musik | ||
اسپانیایی | música | ||
ایتالیایی | musica | ||
مرتبط | وزن، اهنگ، افول، هم اهنگی، موسیقی، موزیک، غنا، رامشگری، خنیا، لحن، صدا، دانگ، نوا، مقام، رنگ پذیری، مایه، چگونگی صدا، نغمه، اواز، رنگ، ترانه، تصنیف، اهنگ شیرین، اهنگ موزون، هوا، باد، جریان هوا، فضا، نسیم، استنشاق، زیر و بمی صدا، لهجه، تکیه صدا، تلفظ، بیان با الحان، طرز قرائت، محیط، زمینه، موقعیت، نشاندن، جای نگین | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آهنگ" در زبان فارسی به معنای ملودی، لحن یا موسیقی است و از لحاظ نگارشی و استعمال قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "آهنگ" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | آهنگ | ||
معادل ابجد | 76 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'āhang | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: āhang] ‹آهنج› | ||
مختصات | (هَ) [ په . ] ( اِ.) | ||
آواشناسی | 'Ahang | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آهنگ | ||
پخش صوت |
اراده ،عزيمت،روش کلمه "آهنگ" در زبان فارسی به معنای ملودی، لحن یا موسیقی است و از لحاظ نگارشی و استعمال قواعد خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات مربوط به این کلمه اشاره میکنم: نگارش صحیح: کلمه "آهنگ" به این شکل نوشته میشود و نباید از حروف اضافه یا دیگر نشانهها استفاده کرد. استفاده در جمله: جمعسازی: جمع کلمه "آهنگ" به صورت "آهنگها" است. مکانیسم صدا: وقتی از آهنگها صحبت میکنیم، ذکر نام هنرمند یا عنوان آهنگ نیز میتواند در جمله آورده شود. حروف اضافه: با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "آهنگ" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- اراده، خواست، داعيه، عزم، عزيمت، قصد، ميل، نيت
2- سرود، لحن، مقام، ملودي، نشيد، نغمه، نوا
3- فحوا، مفاد
4- اسلوب، راه، روش، طرز
cadence, music, tone, tonality, tune, melody, lilt, air, intonation, setting, sonance
إيقاع، كادنزا موسيقي، محط، نغمة ختامية
müzik
musique
musik
música
musica
وزن، اهنگ، افول، هم اهنگی، موسیقی، موزیک، غنا، رامشگری، خنیا، لحن، صدا، دانگ، نوا، مقام، رنگ پذیری، مایه، چگونگی صدا، نغمه، اواز، رنگ، ترانه، تصنیف، اهنگ شیرین، اهنگ موزون، هوا، باد، جریان هوا، فضا، نسیم، استنشاق، زیر و بمی صدا، لهجه، تکیه صدا، تلفظ، بیان با الحان، طرز قرائت، محیط، زمینه، موقعیت، نشاندن، جای نگین