پیسه
licenseمعنی کلمه پیسه
معنی واژه پیسه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [قدیمی]
مختصات:
(سَ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
pise
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
77
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
piebald | payez
ترکی
piza
فرانسوی
pise
آلمانی
pisa
اسپانیایی
pisa
ایتالیایی
pisa
عربی
أبقع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پیسه" در زبان فارسی به معنای پول، سکه یا واحد پولی خاصی است. این کلمه معمولاً در زبان محاورهای و در زبانهای محلی ایرانی مانند زبانهای محلی در مناطق جنوبی کشور استفاده میشود.
نکات نگارشی و قواعد مربوط به کلمه "پیسه":
- نوشتار صحیح: کلمه "پیسه" به همین صورت نوشته میشود و هیچگونه تغییرات خاصی نیاز ندارد.
- کاربرد: این کلمه معمولاً به صورت محاورهای در جملات استفاده میشود. مثلاً: «من چند پیسه دارم» یا «این کالا چند پیسه است؟»
- جمع و مفرد: در محاوره، میتوان "پیسه" را در حالت جمع نیز استفاده کرد، اما گاهی به جای آن از واژههای دیگر مثل "پول" یا "سکه" استفاده میشود.
- فصاحت: در نگارش رسمیتر، بهتر است از معادلهای استانداردتر مانند "پول" یا "سکه" استفاده کرد.
- کلمات همخانواده: اگرچه "پیسه" واژهای مستقل است، ممکن است در جملات یا متون دیگر به صورت توصیفی یا ترکیبی با واژههای دیگر دیده شود.
به طور کلی، "پیسه" یک کلمه غیررسمی و محاورهای است و در نوشتار رسمی بهتر است از واژههای غیرمحاورهای استفاده شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "پیسه" در جملات آورده شده است:
- من باید چند پیسه برای خرید کتابم جمع کنم.
- او همیشه در جیبش پیسههای کوچکی دارد تا در مواقع ضروری استفاده کند.
- پیسههای قدیمی را جمعآوری کردم تا به عنوان یادبود نگه دارم.
- او با پیسهای که از فروشگاه به دست آورده بود، یک هدیه برای دوستش خرید.
- در بازار امروز، پیسهها به خوبی جا به جا نمیشدند و قیمتها بالا رفته بود.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!