پیش فرستادن
license
98
1667
100
معنی کلمه پیش فرستادن
معنی واژه پیش فرستادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | submit | ||
عربی | عرض، قدم، سلم، خضع، اقترح، استسلم، رافع، إرسال | ||
واژه | پیش فرستادن | ||
معادل ابجد | 1107 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پیش فرستادن | ||
پخش صوت |
-1 فرستادن پيش از موعدارسال داشتن
قبل از زمان معهود: تقديم پيش فرستادن .
-2 بجلو فرستادن بمقابله اعزام داشتن :
برگ عيشي بگور خويش فرست
کس نيارد ز پس تو پيش فرست .
(گلستان)
submit
عرض، قدم، سلم، خضع، اقترح، استسلم، رافع، إرسال