جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نامه بر،قاصد فرانسوي - 1 نيزه - 2 خجک پرش (خالدار) (اسم) -1 کسي که مامور رساندن بارها و نامه هاي پستي از جايي بجاي ديگر است قاصد بريد چارپار پيام گزار خبربر : اي پيک رسان خ خبر يار ما بگوخ احوال گل به بلبل دستانسرا بگو . (حافظ) دو مرد پيک راست کردند با جامه ء نيکان که از بغداد آمده اند -2 قمرتابع سياره کوکب سيار ثاني که بر گرد سيار اصلي گردد. يا پيک آسماني . فرشته : هر دمش صد نام صد پيک از خدا ياربي زد شصت لبيک از خدا. (مثنوي) يا پيک الهي . جبرئيل . يا پيک چرخ . ماه قمر . يا پيک درگاه . جبرئيل : در گوشش گفته پيک درگاه کاي عامر کعبه عمرک ا... . (تحفه العراقين . 197) يا پيک رايگاني . -1 ماه قمر : هر ماه به پيک رايگاني خلعت بدهي و داستاني . (تحفه العراقين 16) -2 سوداگر . -3 راهگذار. -4 باد صبا. يا پيک رب . عزرائيل : کان مسلمان را بخشم از چه سبب بنگريدي باز گو اي پيک رب خ (مثنوي) يا پيک سپيد و سياه . شب و روز : اگرنامه اي رفتنم را نويد دهند اين دو پيک سياه و سپيد... (گرشا. لغ.) يا پيک فلک . ماه قمر يا.يا پيک مرتب . پيک يا راتيه ء دايم نه موقت بريد مرتب : ورم ضعيفي و بي بديم نبودي و آنک نبود از امير مشرق فرمان . خود بدويدي بسان پيک مرتب خدمت او را گرفته چامه بدندان . (رودکي) يا پيک هوايي . ابر سحاب . (اسم) ورق قمار که بر آن صورتي چو سر نيزه است و بهمان مناسبت آنرا بدين نام خوانند سياه خال خال سياه بدين نام خوانند سياه خال ده لوي پيک . بريد، پستچي، چاپار، رسول، فرستاده، فرستاده، قاصد، نامهرسان، نامهآور courier, messenger, nuncio, ambassador, mercury, peon, delivery ساعي، رسول، رفيق السياح، جاسوس teslimat livraison lieferung entrega consegna چابک سوار نامهرسان، خبر رسان، پیغام اور، سفیر پاپ، ایلچی پاپ، سفیر، ایلچی، مامور رسمی یک دولت، جیوه، تیر، سیماب، پیغام بر، دزد ماهر، غلام، پادو، سرباز پیاوه، پاسبان
کلمه "پیک" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد که بستگی به متن و زمینه استعمال آن دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
معنی کلمه:
"پیک" به معنای پیامبر، فرستاده، یا نماینده استفاده میشود.
در موارد دیگر میتواند به معنای "پیک" به عنوان نوعی وسیله نقلیه کوچک یا اکثراً به شکل دوچرخه برای انتقال بار نیز باشد.
نگارش:
کلمه "پیک" به راحتی و به شکل بدون هیچ علامت اضافی نوشته میشود. مثلاً: "پیک به منزل شما رسید".
افزودن پسوندها:
میتوان به کلمه "پیک" پسوندهایی اضافه کرد، مانند "پیکبرداری" (فرستادن پیام یا بار) یا "پیکنیک" (نوعی تفریح در طبیعت).
ترکیبها:
کلمه "پیک" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود و عبارات جدیدی ایجاد کند، مانند "پیکپست" یا "پیکبار".
قواعد صرفی:
در جملات مختلف، "پیک" به عنوان اسم میتواند نقشهای مختلفی ایفا کند. مثلاً "پیک آمد" یا "این پیک پیام دارد".
علامتگذاری:
در متون ادبی یا رسمی، بسته به ساختار و مفهوم جمله، ممکن است از ویرگول، نقطه، یا دیگر علائم نگارشی به درستی استفاده شود.
به طور کلی، کلمه "پیک" در زبان فارسی به سادگی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد خاصی ندارد که آن را از دیگر کلمات متمایز کند. با این حال، در نگارش و استفاده خود دقت کنید تا به زمینه و مفهوم آن توجه داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال از استفاده کلمه "پیک" در جمله آورده شده است:
پیک سفارشات، امروز به دست ما رسید و همه بستهها را تحویل داد.
در زمان پیک ترافیک، مسیرها بسیار شلوغ میشوند و ممکن است تأخیر داشته باشید.
پیک نیک ما که به کوه رفتیم، بسیار خوشایند و به یاد ماندنی بود.
او به عنوان پیک روزنامه، هر صبح نشریهها را به خانهها میرساند.
در فصل تابستان، پیک گردشگران در مناطق ساحلی بسیار زیاد است.
اگر مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!