پیمودن
licenseمعنی کلمه پیمودن
معنی واژه پیمودن
peymudan
traverse
|
پیمودن
مترادف:
1- درنورديدن، طي كردن
2- آشاميدن، نوشيدن
3- اندازهگرفتن، اندازهگيري، مساحتسنجي، مساحي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی) [پهلوی: patmutan] ‹پیماییدن›
مختصات:
(پِ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
112
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
traverse | travel , wend , mete , measure , run , pace , perambulate , scale , survey , wing
ترکی
yürüme
فرانسوی
marche
آلمانی
gehen
اسپانیایی
caminando
ایتالیایی
a piedi
عربی
المشي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پیمودن" در زبان فارسی به معنای طی کردن مسیری، کنشی یا در معنای کنکاش و جستجو استفاده میشود. از نظر قواعد و نگارش، نکاتی که درباره این کلمه میتوان ذکر کرد عبارتند از:
-
ریشه کلمه: "پیمودن" در واقع از ریشه "پی" و "مُود" تشکیل شده است و به معنای طی کردن یا رفتن به سمت جلو است.
-
صرف فعل: این کلمه فعل است و با توجه به زمان، شخص و تعداد، صرف میشود. به عنوان مثال:
- من پیمودم
- تو پیمودی
- او پیمود
- ما پیمودیم
- شما پیمودید
- آنها پیمودند
-
نکات نگارشی:
- در نوشتن و استفاده از این کلمه، باید دقت شود که به درستی و در محل مناسب از آن استفاده شود.
- در متنهای رسمی و علمی، از این کلمه بهعنوان یک فعل توصیفی و نه بهعنوان یک اسم استفاده میشود.
-
استفاده در جملات:
- بهتر است جملات به گونهای ساخته شوند که مفهوم شفاف باشد. به عنوان مثال:
- "او راه را پیمود تا به قله کوه رسید."
- "ما در این سفر، مسیرهای زیادی را پیمودیم."
- بهتر است جملات به گونهای ساخته شوند که مفهوم شفاف باشد. به عنوان مثال:
- نقشهای دیگر: این کلمه میتواند به صورت اسم مصدر نیز در برخی از متنها به کار برود: "پیمودن یک سفر طولانی نیاز به آمادگی دارد."
استفاده درست از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی به فهم بهتر متن کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او در سفر خود، کوههای زیادی را پیمود و به قلههای بلند رسید.
- برای دستیابی به اهداف بزرگ، باید مسیر دشواری را پیمود و از چالشها عبور کرد.
- در این مسابقه، شرکتکنندگان باید مسافتی طولانی را پیمودن تا به خط پایان برسند.