جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
337
اطلاعات بیشتر واژه
واژه تابع
معادل ابجد 473
تعداد حروف 4
تلفظ tābe'
نقش دستوری اسم
ترکیب (صفت) [عربی، جمع: تَبَعَة و تَوابِع و تُبّاع و تابِعین]
مختصات (بِ) [ ع . ] (اِفا.)
آواشناسی tAbe'
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر تابع
پخش صوت

مطيع، خادم، فرمانبردار، پيرو، چاکر، پس رو
صفت، رام، فرمانبردار، مطيع، منقاد، بسته، پيرو، دنبالهرو، طرفدار، وابسته، هواخواه ، تبعه ، چاكر ، فرعي ، تابعه ، تابعي ، متاثر، تاثيرگيرنده، تحت تاثير
سركش، نافرمان پيشوا متغير 1- متاثر، تاثيرگيرنده، تحت تاثير
function, subordinate, subsidiary, citizen, sub, follower, subaltern, subdominant, submission, suffragan, servitor, apanage, appanage, sequela, accessory, dependent, subservient, amenable, passive, tributary, ancillary, adherent, incident, adjective, sequacious, sequent, subordinative
مهمة، عمل، دور، تابع، مهنة، مأدبة، مناسبة عامة، وظيفة، أدى، لعب دور
İşlev
fonction
funktion
función
funzione
عمل، کار، کارکرد، وظیفه، کار ویژه، مادون، مرئوس، پایینی، شهروند، رعیت، تبعه یک کشور، پیرو، دنبالگر، تعقیب کننده، شاگرد، ملتزم، افسر جزء، زیر دست، نت چهارم موسیقی، تسلیم، اطاعت، واگذاری، انقیاد، تفویض، دستیار، تابع منطقه یا قسمت دیگری، خدمتگذار، نوکر، مستخدم، خدمتکار، ایالت، حوزه، درامد اتفاقی، متعلقات، وقف، عاقبت، نتیجه، بیماری ناشی از بیماری دیگر، منضمات، لوازم فرعی، همدست، شریک، نمايات و نتايج، محتاج، موکول، مربوط، نامستقل، فرعی، مطیع، متملق، چاپلوس، سودمند، پست، متمایل، رام شدنی، قابل جوابگویی، کمکی، متمم، غیر فعال، انفعالی، مجهول، کنش پذیر، تاثر پذیر، کمک، مربوط به کلفت، بهم چسبیده، شایع، وصفی، اهل تقلید، نرم، چکش خور، لوله شو، پی در پی، ناشی، تبعی

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تابع" در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی به کار رود و در زمینه‌های مختلفی مورد استفاده قرار گیرد، مانند ریاضی، علوم کامپیوتری و موضوعات دیگر. در زیر به بعضی از قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نقش کلمه در جمله: "تابع" می‌تواند به عنوان اسم، صفت و یا جزء ترکیب‌های مختلف به کار رود. مثلاً:

    • اسم: تابع x
    • صفت: تابع خطی
  2. صرف و نحو: همانند سایر اسم‌ها، این کلمه ممکن است تغییرات شکل را در حالت‌های مختلف گرفتن (مانند مفرد و جمع) تجربه کند:

    • مفرد: تابع
    • جمع: توابع
  3. استفاده در جملات: برای استفاده از کلمه "تابع" در جمله‌ها، معمولاً باید به جایگاه و نقش آن در جمله توجه کرد. به عنوان مثال:

    • تابع f یک معادله را تعریف می‌کند.
    • توابع مختلف، رفتارهای متفاوتی دارند.
  4. نوشتار صحیح: در نوشتار علمی، بهتر است از واژه‌ها به گونه‌ای استفاده شود که معنای دقیق آن‌ها انتقال یابد.

    • به جای استفاده از واژه‌هایی مانند "تابع" به معنای پیروی یا تابعیت در جملات غیر علمی، به دقت مفاهیم مرتبط با ریاضیات یا علوم کامپیوتری را مشخص کنید.
  5. علامت‌گذاری: اگر نیاز به تفکیک یا توضیح بیشتری باشد، می‌توان از دو نقطه یا ویرگول برای توضیح موارد بعدی استفاده کرد. مثلاً:

    • تابعی که در نظر داریم، تابعی است که به ازای هر ورودی، یک خروجی منحصر به فرد می‌دهد.
  6. قید و صفات: می‌توان به "تابع" صفات یا قیدهایی اضافه کرد که بیشتر به ویژگی‌های آن اشاره کند:
    • تابع غیرخطی
    • تابع پیوسته

به طور کلی، مهم است که در نوشتار و گفتار خود از کلمه "تابع" با دقت و درستی استفاده کنید تا مفهوم مورد نظر به خوبی منتقل شود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی