تار و مار شدن
licenseمعنی کلمه تار و مار شدن
معنی واژه تار و مار شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | ثعبان، أفعى، حية، شخص خائن، شخص غادر، تلوى كالأفعى | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، ترکیب "تار و مار شدن" به معنای به هم ریختن، به آشفتگی یا بهم خوردن شرایط اشاره دارد. در نوشتار رسمی و ادبی، باید به برخی نکات توجه داشت:
به طور کلی، "تار و مار شدن" عبارتی تصویری و توصیفی است که در زبان محاورهای و ادبیات داستانی رایج است و میتواند به خوبی مفهوم آشفتگی یا به هم ریختگی را منتقل کند. | ||
واژه | تار و مار شدن | ||
معادل ابجد | 1202 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | ( ~. شُ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تار و مار شدن | ||
پخش صوت |
از هم پاشيده شدنزير و زبر شدن . در زبان فارسی، ترکیب "تار و مار شدن" به معنای به هم ریختن، به آشفتگی یا بهم خوردن شرایط اشاره دارد. در نوشتار رسمی و ادبی، باید به برخی نکات توجه داشت: نحوه نگارش: کلمۀ "تار" و "مار" به صورت مجزا و با استفاده از حرف "و" به هم میپیوندند. بنابراین، صحیحترین شکل نوشتاری آن "تار و مار شدن" است. استفاده صحیح: این عبارت معمولاً در متنهای توصیفی و داستانی یا در مکالمات غیررسمی به کار میرود. در نوشتههای رسمی و علمی بهتر است از تعابیر دقیقتری استفاده شود. تنوع در استفاده: میتوان این عبارت را با صفتها یا قیدهای دیگر ترکیب کرد، مثلاً "کاملاً تار و مار شدن" برای تاکید بر شدت وضعیت. اجتناب از سادگی بیش از حد: در متون ادبی، استفاده از این نوع عبارات به تنهایی ممکن است کافی نباشد و بهتر است در راستای توصیف احساسات یا وضعیتها از توصیفهای اضافی استفاده شود. به طور کلی، "تار و مار شدن" عبارتی تصویری و توصیفی است که در زبان محاورهای و ادبیات داستانی رایج است و میتواند به خوبی مفهوم آشفتگی یا به هم ریختگی را منتقل کند.
ثعبان، أفعى، حية، شخص خائن، شخص غادر، تلوى كالأفعى